🔵 گلوله توپ 😊 🌷در یکی از روزهای جنگ در جبهه، پس از اقامه نماز جماعت در بیرون سنگر نشسته بودم که یک گلوله توپ پرتاب شد. سریعاً روی زمین خوابیدم و شهادتین را بر زبان جاری کردم، اما این گلوله بر زمین اصابت کرد، ولی باز به هوا پرتاب شد و این عمل سه بار تکرار شد و بالأخره در یک متری من با حفر گودالی عمل نکرد. 🌷هرگاه آن لحظات به یاد ماندنی را به خاطر می‌آورم عظمت و بزرگی خدا را با تمام وجود احساس می‌کنم که اراده حق در بالاترین جایگاه است و بر تمام اراده ها مسلط است. در آن روز نزدیک ما چهار یا پنج نفر دیگر هم بودند که اگر گلوله توپ منفجر می‌شد، تمام بچه ها را شهید می‌کرد. 🌷در این اثنا یکی از بسیجیان که فرد شوخ طبعی بود صدا زد: آی بچه ها خربزه دارم، خربزه مشهد هر کسی می‌خواهد بیاید قاچ کنیم. و لبخند بر لب های خشکیده بسیجیان نقش بست و بالاخره گلوله به بچه‌های تخریبچی تحویل داده شد تا آن‌را منفجر کنند. (راوی: رزمنده دلاور محمدحسین سرایداران، جانباز جنگ تحمیلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز) 🌴 گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk