زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه، من و علی هم از منطقه بر می‌گشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون پرسید:ڪجا میرین؟ مرد گفت:ڪرمانشاه علی گفت:رانندگی بلدی؟ گفت بله علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و ما هم عقب تویوتا ... عقب خیلی سرد بود گفتم:آخه این آدم رو میشناسی گه این جوری بهش اعتماد ڪردی؟ اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و ... گفت: آره! اینا همون کوخ نشینایی هستن ڪه امام فرمود به تمام کاخ نشین‌ها شرف دارن. تمام سختی‌های ما توی جبهه بخاطر ایناس.... سردار شهید علی چیت سازیان 📺 گروه عکس‌هاے زیرخاکے ۳ https://chat.whatsapp.com/FhL1WhW7Uy7KDHaLGOoirV 📷 کانال زیرخاکے https://t.me/Axe_zirkhaki 📢 کانال زیرخاکے https://eitaa.com/Axe_zirkhakii