🍃🌸روزهای غمگین خرمشهر و آبادان 💠در اهواز آن روزهای اول جنگ و هفته‌ های اول جنگ بعد از آنی که خرمشهر بوسیله‌ی دشمنان اشغال شده بود و آبادان در محاصره بود، و سرتاسر جزیره‌ی آبادان زیر آتش دشمن بود، بنده وقتی نگاه می‌ کردم به نقشه‌ی جزیره‌ی آبادان و شهر خرمشهر مثل این‌که یک دست قوی، یک پنجه‌ی قوی این قلب من را به شدت می ‌فشرد. توی اتاق کار ما - اتاق جنگ در آن محل جنگ های نامنظم - نقشه‌ های گوناگونی بود. چون عملیات نامنظم و چریکی نسبت به آن منطقه‌ی آبادان انجام می‌ شد، نقشه‌ی جزیره‌ی آبادان به طور کامل وجود داشت آن جا. هر وقت من چشمم به این نقشه می ‌افتاد تمام روحم زیر فشار قرار می‌ گرفت، از تصور این‌که خرمشهر عزیز و این خانه ‌ها و این کوچه‌ ها و این خیابان ها و این نخلستان ها زیر پای دشمن غاصب و متجاوز است. تمام فشاری که ما آن روز می ‌آوردیم برای تجهیزات به مناسبت امیدی بود که داشتیم؛ متأسفانه هر چه می‌ شنیدیم از آنهایی که اختیارات دست آنها بود آیه‌ی یأس بود. عده‌ ای باورشان شده بود که ما خرمشهر را از دست دادیم، و معتقد بودند که باید بنشینیم با دشمنی که وارد خانه‌ی ما شده مذاکره کنیم تا در سایه‌ی این مذاکره بتوانیم وجب وجب و قدم قدم سرزمین های خانه‌ی خودمان را پس بگیریم. حالا چقدر طول می‌ کشید خدا می‌ داند. 💟🍃|• @Dehghan_amiri20