لیلی زیر درخت انار نشست درخت عاشق شد، گل داد سرخ سرخ .. گل‌ها انار شدند ، هر اناری هزار دانه داشت دانه‌ها عاشق بودند ، بی‌تاب بودند توی انار جا نمی‌شدند. انار کوچک بود دانه‌ها بی‌تابی کردند. انار ترک برداشت خون انار روی دست لیلی چکید.. لیلی انار ترک خورده را خورد. مجنون به لیلی‌اش رسید خدا گفت: راز رسیدن همین است کافیست انار دلت ترک بخورد... @Delkadeh_313