یلداهای مادرانه
مادرم خانمِ باسلیقه و هنرمندی بود، از آن خانمهایی که همه چیز را با آداب و رسومش به جا میآورند. درخانهی ما یلدا از یک هفته قبلتر شروع میشد و مادر یک هفته زودتر بساط تهیهی خوراکیهای شب یلدا رو جور میکرد.
یک مدل قاووت خانگی درست میکرد که در هیچ جای دنیا پیدا نمیشود. تمام خشکبار این قاووت را خودش با آسیاب دستی، آسیاب میکرد و با شیرهی انگور از آنها گردالیهایی درست میکرد که سرش دعوا بود، گردالیهای خوشمزهای با طعم بهشتیِ دستان زحمتکشش.
مادرم یک سینی بزرگ میآورد، پایش را دراز میکرد و تمام انارها را با حوصله دانه دانه میکرد تا در طولانیترین شب سال زیباترین و خوشمزهترین خاطرات را برای ما رقم بزند.
من همیشه آرزو میکردم ای کاش عمر مادرم طولانی باشد، تا شبِ یلداهای طولانیِ بسیاری در کنارش باشم اما نشد...
شادی روح تمام مادران آسمانی
صــــــــــ🌷ــــــــــلوات
✍🏻
زهرا کبیری پور
@Delneveshteeee