بسم رب شهدا و صدیقین، در آغازین نفسها، برای دیداری که انتظارش را کشیده بودیم، قدم برداشتیم. احساسی عمیق از امتیازی بزرگ در قلبمان می جوشید و در آسمان آسوده و آرام شهیدان صدا میشنیدیم. حضور در کنار مادری که بر افتخارات فرزندش ملوان وفاداری پوشیده است، امروز برای ما بزرگترین سرور بود.
وقتی به خانه مادر شهید رسیدیم، در حالی که قلبم پر از هیجان بود، لحظات نفسگیری را تجربه می کردم. با در نظر گرفتن وقت و تلاش او برای فرزندش به عنوان یک شهید، من خودم را متشکر بودم و برای این افتخار تمام وجودم را صرف می کردم.
مادر شهید با لبخندی صمیمی ما را در خانه خود استقبال کرد. با دیدن چهره گریو، احساس کردم که در دنیایی دیگر قرار دارم. ساحلی از عشق و افتخار که از او فرا میرسید، پایهای قوی را زیر پاهایم فراهم میکرد.
من برخی از سوالات را از مادر شهید میپرسیدم و او با حالت غرور و افتخار، به بیان تجربیات خود میپرداخت.
هر پاسخی که او می داد، قطره هایی از عشق و تعبیر شخصی او را منتشر می کرد. حالتی عجیب از امتنان، ارتباط شدید و عشق شهید را در دل خود می برداشتم. من احساس می کردم که در حضور او، دلی پر از شجاعت و ایثار می شود و با افتخار واقعی می توانم این را به دیگران منعکس کنم.
در این دیدار، حضور همه ما در حالاتی چون احترام، امتنان، وجدان و افتخار از شهید و مادر شهید دوخته شد. این تجربه برای همه ما یک لحظه خوشبختی بیش از حد بزرگ بود که هیچ گاه فراموش نمیشود.
این دیدار به ما یادآوری میکند که شهیدان مانعی نیستند، بلکه مثال برتری برای همه ما هستند و همیشه در دلهایمان هستند...
◾️استان کرمان، شهرستان بافت
#دیدار_با_خانواده_شهید
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯