چادرت را می‌تکانی، می‌شود ‌نوکر درست می‌چکد بر خاک اشکت، می‌شود قنبر درست عرشیان از عرش می‌آیند، روی گنبدت می‌کنند از ریشه های پرچم تو پر درست دکه‌ی کوزه‌گران شهر تو پر رونق است می‌کند از خاک گنبد کاسه‌های زر درست تا کبوترهای تو سرگرم لانه‌سازی‌اند می‌کنیم از خرده چوب لانه‌ها منبر درست گرچه سربازیم؛ ما را از حرم بیرون نکن لااقل با پیکر ما می‌شود سنگر درست حُرمت یک کاشی صحن‌ت اگر که بشکند می‌کنیم از دشمنان‌ت کوهی از پیکر درست گنبدت شمع است ما پروانه، پرچم‌ شعله اش در طوافش می‌کنیم از خویش خاکستر درست نامت آمد بر زبانم، در زدم؛ در باز شد شد برات کربلایم لحظه‌ی آخر درست رضا قاسمی 👉 @Do_KhatRoze 📜