. 📌 معرفی رژیم عراق به عنوان آغازگر جنگ علیه ایران از سوی سازمان ملل متحد؛ 🔹 تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۷۰ یادآور روزیست که سازمان ملل متحد ماهیت تجاوز رژیم عراق به ایران را پس از سال‌ها پذیرفت. این پیروزی برای اثبات مظلومیت ملت ایران در برابر تجاوزی آشکار بود که سال‌ها دنیا در برابر آن سکوت اختیار کرده بودند این اعلام عمومی ثمرات بالقوه فراوانی برای ما داشت. رژیم عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (22سپتامبر1980) با نقشه قبلی، جمهوری اسلامی ایران را مورد تعرض نظامی قرارداد و حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی ایران را نقض کرد. 🔹 یکی از آثار و در حقیقت اهداف تجاوز عراق، اشغال بخش وسیعی از سرزمین‌های ایران بود. عراق در تجاوز خود به ایران موضوع دفاع از خود را مطرح میکرد و مدعی بود که ایران تلاش دارد تمامیت ارضی این کشور را زیر سؤال ببرد. حتی اگر استدلال عراق واقعیت داشت، این کشور می‌بایست به استناد قرارداد الجزایر اختلافات خود را در طول ۳ ماه با یک کشور دوست در میان گذاشته تا نسبت به حل و فصل آن اقدام شود. اما تجاوز عراق مشخصاً نشان میدهد که این کشور از مفاد قرارداد الجزایر تخطی کرده است. 🔹 صدام حسین در توجیه تصمیم خود به لغو یکجانبه قرارداد الجزایر در 17 سپتامبر 1980 خطاب به مجلس عراق گفت: چون رهبران ایران به طور عمدی با دخالت در امور داخلی عراق از قرارداد الجزایر تخطی کرده‌اند و با پس دادن اراضی عراق مخالفت ورزیده‌اند، من در اینجا اعلام میکنم که قرارداد سال 1975 به طور یکجانبه لغو شده و شط‌العرب به حاکمیت عراق بازگردانده خواهد شد. 🔹 چراغ سبز شورای امنیت به عراق و سکوت ۲۲ ماهه شورا بعد از قطعنامه 479، عراق را تشجیع کرد تا تمام اصول و قواعد بشر دوستانه را در سرزمین‌های اشغالی را بی‌هیچ واهمه‌ای زیر پا گذارد. به زعم عراق اگر شورای امنیت در مورد اصل اشغال سرزمین‌های ایران از سوی آن کشور، حتی از درخواست عقب نشینی به مرزهای شناخته شده بین‌المللی (کمترین اقدام ممکن) استنکاف ورزیده است، طبعاً در مورد آثار و نتایج آن نیز دست به هیچ واکنشی نخواهد زد. 🔹 با توجه به جو حاکم بر شورای امنیت و چهره صلح طلبانه عراق در پذیرش قطعنامه ‌479 این انتظار عراق چندان نیز دور از واقعیت نبود. به دنبال این امر، در بسیاری از موارد رسماً به سربازان عراقی دستور داده شد که در قتل عام مردم غیرنظامی سرزمین‌های اشغالی ایران تردید و واهمه‌ای به خود راه ندهند. بنابراین، یکی از مبانی رفتاری ایران در طول جنگ به ماهیت عملکرد عراق و بی‌اعتمادی ناشی از آن معطوف بود، یعنی بر اساس اینکه: ۱) عراق طبق اصول و قوانین بین‌المللی و حقوقی متجاوز است. ۲) این کشور برای تأمین خواسته‌های خود تمام قوانین حقوقی را زیر پا میگذارد. ۳) تنها با قدرت میتوان با قدرت عراق مقابله کرد و از تبعات منفی فزون‌تر آن در امان بود. از اینرو، مقابله نظامی، مناسب‌ترین راه برای حل معضل و مشکل صدام و حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور بود، بنابراین حداکثر توان و امکانات در این راستا سازماندهی شد. پرداخت غرامت هر چند ممکن است که سکوت شورا در قبال حمله مسلحانه عراق به ایران و نقض پی در پی اصول و مقررات جنگ از سوی این دولت، در چارچوب معادلات سیاسی آن دوره اعضای شورا توجیه‌پذیر باشد، اما از دیدگاه مقررات حقوقی، اخلاقی و وجدان سالم بشریت، این اقدامات به هیچ وجه توجیه‌پذیر نیست و حافظه بشریت همچنان جنایت‌های عراق و سکوت‌های عامدانه شورای امنیت را به منزله بخشی از عملکرد تاریک آن سازمان در زمینه حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، در خاطر خود حفظ خواهد کرد. 🔹 اما این که ادعای ایران در دریافت غرامت از عراق تا چه اندازه مشروعیت دارد؟ باید گفت که رژیم عراق با تجاوز به خاک ایران، منشور سازمان ملل و قرارداد سال 1975 را نقض کرد و به استناد قوانین بین‌المللی این رژیم مسئولیت پرداخت غرامت جنگی را به عهده دارد. 🌷 اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان رضوی / دانشنامه و مرکز اسناد: 📱 @Doc_d_moghadas ••••✾• 🇮🇷🌷🇮🇷 •✾•••• .