🙈 😅 اوایل کرونا بود. اون روزا که فقط دستکش می‌پوشیدیم😀 توی ایتا می‌چرخیدم، عضو یه کانالی شدم که تازه تاسیس بود ... حدودا ۳۰ عضو داشت ... ادمین، از اعضا خواهش میکرد بمونن تو کانال تا تعداد زیاد بشه ...😊 یه دفعه به ذهنم رسید که من هم کانال بزنم ... مگه کانال زدن چیه🤔 خلاصه با اون دو تا رفیقم هماهنگ کردم که راضی نبودن😓 میگفتن اخه کی تو کانال ما عضو میشه و این حرفا ولی من دلم روشن بود🤕💕 چند روزی بحث داشتیم سرش سر انتخاب اسم، پروفایل، نوع فعالیت ها و ... بگذریم از حواشی ... برای اسم خیلی درگیر بودیم. ما می‌خواستیم یه کانال دخترونه مذهبی بزنیم اما اسمش پیدا نمیشد 💁🏻‍♀ بین کافه دخترونه، دختران زهرایی، کلبه دخترا و کلییی اسم دیگه مونده بودیم تا یه اتفاق بسی عجیب افتاد ... من که حدس میزنم معجزه بوده باشه😍😭 همراهمون باشید تا داستانش رو تعریف کنم🙃❤️ مجبورم بقیه‌ش رو فردا تعریف کنم چون امروز وقت تایپ ندارم🤕🙏🏻 🚫کپی داستان زندگی ما ممنوعه و پیگرد الهی داره. دیدم که هشدار میدم🚫 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva