گفتم:« ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟»
قدری فکر کرد و گفت:« هیچی»
گفتم:« یعنی چی؟ مثلاً دلت نمیخواد یک کارهای بشی، ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه»
گفت:« یک آرزو دارم. از خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم.»
""شهید نور الله اختری""