هدایت شده از تبلیغات عجایب
بعد چند روز خواهش و التماس بالاخره از شوهرم پول گرفتم تا موهامو رنگ کنم تو سالن زیبایی بودم که دو خانوم باهم داشتن راجع ب رنگ مو قیمتشون حرف میزدن خیلی دلم گرفت بهشون گفتم شوهر من همین پولی که داده با خواهش التماس داده اون خانومی قری فری بخودش داد گفت عزیزم برا منو هم نامزدم میده وگرنه خودم ندارم تو همین لحظه گوشیش زنگ خورد گوشی برداشت با لبخند گرفت جلو روم گفت نامزدمه بدون من طاقت نمیاره که .....ولی من چشمم به عکس صفحه قفل شده بود باورم نمیشد با دیدن عکس .....😱 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b