هدایت شده از 
من ی دختر 22ساله هستم که در خانواده کاملاً مذهبی بزرگ شدم.وقتی 18سالم بود.به دلیل تصادفی که من پشت فرمون کرده بودم،پدربزرگم فوت کرد و خالم و دایی بزرگم شکایت کردن میخواستن منو بندازن زندان ومن به کما رفتم بعد از سه ماه که از کما درآمدم دایی کوچکم از ترس اینکه بلایی سر من نیاد من رو از ایران فراری داد به همراه زنو بچش وبعدش به کل خانواده گفت من مردم خودشم رفته یه قبر الکی کنده توشو پرکرده ویه سنگ قبرم گذاشته وگفته قبرمنه،اما این مشکل اصلی نیست مشکل من اینه که من چهارسال خارج از کشور دنبال هرنوع کار خلافی که بگید رفتم.....ادامه داستان👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/446824494C4305ede01c