دیشب ناراحت بودم انقدر گریه کردم مامانم بهم گفت بریم بیرون بستنی بخوریم حال و هوات عوض بشه، رفتم سفارش بدم ی پسر کوچولو کنارم بود بلند مامانشو صدا زد گفت ماماااان این خانومهرو نگاه شبیه خانوم پاف تو باب اسفنجیه :))))))
یدور دیگه جلوی بستنی فروشی نشستم گریه کردم:))))))))
✍سلیطه مظلوم
#دكتر_آلما_حسيني | عضوشوید👇
🆔
@Dr_AlmaHosseini