. ♻️ ظهور یک بن شدّاد در قالب مهدی نصیری 🔰 حمید رسایی: رفاعه بن شدّاد بَجَلی در جنگ جمل و صفین شرکت داشت. در زمان حکومت امیرالمومنین(ع) قاضی اهواز بود. به سیدالشهدا نامه نوشت و دعوت به قیام کرد، اما به دلایلی در کربلا حاضر نبود. پس از واقعه عاشورا در صف توابین قرار گرفت و به خون‌خواهی حسین(ع) قیام کرد. وقتی توابین شکست خوردند، در پی مختار آمد تا با او به هدف (انتقام از قاتلان امام حسین(ع) دست‌ یابد. رفاعه که به عبارتی دنبال مبارزه با مفسدین بود، نتوانست مختار را بفهمد و پس از مدتی، نه تنها او را ترک کرد که مختار را به خیانت در اهداف قیام متهم کرد. کار اما به اینجا خاتمه نیافت و رفاعه که در باتلاق لجاجت فرو رفته بود، برای مبارزه با مختار به صف شمر پیوست! توجیه‌اش برای هم‌رکابی با شمر این بود که او هم شمشیرش را برای مختار تیز کرده است! لجاجت چنان را رفاعه را کور کرده بود که حتی در صف نمازی ایستاد که شمر، امام جماعتش بود! رفاعه‌ای که به خون‌خواهی حسین(ع) قیام کرده بود، حالا از لجِ مختار، پشت سر شمر نماز می‌‌‌خواند و شاید با خود می‌اندیشید که پس از انتقام از مختار از قاتلان پسر فاطمه(س) هم انتقام می‌گیرد. چرخش‌های مهدی نصیری را که می‌بینم، شخصیت رفاعه بن شدّاد در ذهنم رژه می‌رود. یادداشت اخیر مهدی نصیری بهانه‌ای بود برای این تلنگر به او، خودم و شما تا مراقب باشیم که رفاعه‌های درونمان فعال نشود و به بهانه مبارزه با فساد، جهت را گم نکنیم. مهدی نصیری در یادداشت اخیرش از گلایه‌های ۳۰ سال قبلش از ولی فقیه می‌نویسد که من در نشریه صبح مفسدین را معرفی کردم، آنها در دادگاه محکوم شدند، رهبری از من حمایت کرد، اما قوه قضاییه زیر نظر رهبری با آنها برخوردی نکرد. پس من فاتحه این نظام و این رهبری را خواندم! درد اینجاست اما که مهدی نصیری امروز دقیقا پشت سر همان مفسدینی در حال اقامه جماعت است که از قوه قضاییه آن روز به دلیل مماشات با آنها (به زعم خود) شاکی است! نصیری امروز در کنار بدتر از همان کسانی است که آن روز فاسدشان می‌دانست! آقای رفاعه امروز، نمی‌بینی کجا ایستاده‌ای؟! لجاجت آدمی را کور می‌کند. امیرالمومنین (ع) می‌فرماید:  لجاجت، جنگ‌ها به بار مى آورد و دل‌ها را كينه‌ور مى‌سازد. و در یکی از حکمت‌های ایشان آمده که لجاجت، تدبیر و اندیشه را تباه می‌کند. دوستی به درستی می‌گفت که هاشمی رفسنجانی با احمدی نژاد لجاجت داشت، اما لگدش را به نظام و رهبری زد؛ منتظری از امام کینه به دل گرفته بود، اما صدای منافقین و باند مهدی هاشمی شد؛ احمدی نژاد نسبت به شورای نگهبان دل چرکین بود اما هم‌آواز با دشمنان این نظام تابلوی تحریم انتخابات را دست گرفت؛ موسوی، کروبی، امجد و ده‌ها شخصیت دیگر وقتی سرگذشتشان را ورق می‌زنید، یکی از دلایل سقوطشان، لجاجت و کینه است. لجاجت بر پایه حب و بغض شخصی بنا می‌شود و نسبت تو با اشخاص، تعیین کننده ورود و خروجت در حوادث می‌شوند و نه تکلیف‌مداری و ارزش‌های دینی و انقلابی‌ات. در بسیاری از ادعیه مشهور و معروف، "سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم" به عنوان یک شاخص تعیین شده، هر گاه کمی زاویه با ولی زمان را احساس کردید، از این شاخص بهره ببرید و ببینید کجا ایستاده‌اید، کنار دوستان اهل بیت و در صف جنگ و دشمنی با دشمنان اهل بیت یا خدای ناکرده برخلاف آن در صف دشمنان اهل‌بیت و دوستان دشمنان آنها ایستاده‌اید. رفاعه چون مختار را مطابق میلش ندیده بود، از او کینه به دل گرفت و از سر لجاجت، حاضر شد با دشمنان دیروزش، دست مودّت بدهد. مراقب رفاعه‌های درونمان باشیم. @emswar