📗 کتاب بازگشت داستان : آثار اعمال 🔴 عذاب اخروی گمراه کردن دیگران 🔸 در شهر ما یکی دو تا مرکز خدمات کامپیوتری بود که من هم در یکی از این فروشگاه‌ها کار می کردم. 🔹 مدتی گذشت و دیدم کار ما خیلی مشتری ندارد، مشتری ها تقاضای فیلم های غیر اخلاقی داشتند. 🔸 بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که مخفیانه آن کار را شروع کنم. کار را شروع کردم , یا فلش پر می کردم یا سی دی می فروختم. 🔹 البته یاد آور شوم من اهل نماز و روزه بودم ، اما برای تعداد زیادی از جوانها این کار را انجام دادم. 🔸 آبروی خودم و خانواده ام از دست رفت. دیگر در بین تمام اهالی انگشت نما شده بودم. فشار روحی شدیدی به من وارد شد. 🔹 اقدام به خود کشی کردم، دقایقی بعد بی هوش شدم. ( دربرزخ ) فیلم های غیر اخلاقی که برای دیگران ریختم و عواقب سنگینی که در نتیجه مشاهده این فیلم ها برای آن اشخاص پیش آمده بود نشانم دادند. 🔸 در مجموع برای حدود ۶۰ نفر فیلم ها را ریخته بودم ، بدتر از اینکه برخی از افراد ، این فیلم ها را برای دیگران هم ریخته بودند. 🔹 برای هر کدام گویی یک بار سنگین ( همانند بلوک سیمانی ) را روی دوشم می گذاشتند ، سخت و سنگین بود ، دیگر کمرم طاقت نداشت ، می خواستم فریاد بزنم ، بدنبال کسی می گشتم که مرا کمک کند اما هیچکس نبود. 🔸 همان ملکی که مرا به آن وادی آورده بود گفت: دیدی چه کردی؟ تو با پخش این تصاویر و فیلم های حرام ، زندگی خیلی ها را بهم ریختی. 👈 هم حق الناس به گردن داری و هم حق الله ، کاش بتوانی جبران کنی ........ ❇️ حق النــــــاس باید جبران شود ❇️ 🔹 به منزل تمام ۶۰ نفری که برایشان فیلم ریخته بودم رفتم ، ماجرا را تعریف کردم و خواهش کردم محتویات فلش را پاک کنند. 🔸 امیدوارم خدا از سر تقصیرات من بگذرد.