🔰 گزارش روز 📌 نکات و الزامات دیپلماسی کریدوری قدرت‌های بزرگ دنیا همیشه به دنبال راه‌ها و مسیرهایی هستند که بتوانند سریع‌تر کار صادرات و واردات را انجام دهند. بسیاری از دعواهای ابرقدرت‌ها در برهه‌های گوناگون تاریخی بر سر همین راه‌ها و مسیرهایی بوده که به اصطلاح میان‌بر می‌زده، و هم موجب صرفه‌جویی در وقت و زمان و هم بهره اقتصادی بیشتر بوده است. همین موضوع بود که پای انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی را به تقابل با «جمال عبدالناصر» در سال 1957 باز کرد تا بتوانند سوئز را در دست بگیرند. همین موضوع در قبال ایران نیز صادق است؛ چرا که زمانی «اسرائیل کاتس» وزیر حمل‌ونقل رژیم غاصب قدس، احیای راه‌آهن باری و قدیمی از دمشق به مدینه را که با فروپاشی عثمانی به خاطره‌ها پیوست، به منزله عنصری کلیدی در محور ضدایرانی مطرح می‌کرد؛ محوری که از تجارت برای کشاندن عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی به اتحاد نزدیک با اسرائیل استفاده می‌کند. همه آنچه را که گفته شد، می‌توان دریچه‌ای جدید در عالم سیاست با عنوان «دیپلماسی کریدورها» نامید. در دیپلماسی کریدورها دو موضوع وجود دارد که بر اهمیت کار می افزاید. موضوع اول اینکه امروزه بنادر شکل سنتی خود را از دست داده و بنادر نسل چهارم در حال به وجود آمدن هستند. بنادر نسل چهارم یا بنادر شبکه، ضمن اتصال مناطق مختلف بندر با همدیگر، بندر با سایر بنادر دنیا نیز در تعامل و همکاری در سطوح بین‌المللی است. موضوع دوم اینکه همه دنیا به دنبال این هستند که مزیت‌های جغرافیایی خود را به منبع درآمدزایی و قدرت سیاسی و بین‌المللی تبدیل کنند. ایران نیز در منطقه‌ای قرار دارد که نقطه تلاقی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقاست و با دسترسی به تنگه هرمز و نزدیکی به چند کانون مهم بین‌المللی و منطقه‌ای از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس، منطقه غرب آسیا، اوراسیا، آسیای جنوبی و آسیای غربی نقش کلیدی در پیوند این مناطق دارد. یکی از تلاش‌های دولت سیزدهم تلاش برای فعال‌سازی کریدور شمال به جنوب است. این کریدور، یکی از مسیرهای مهم ترانزیتی در آسیای میانه است که مسافت 16 هزار کیلومتری از طریق کانال سوئز را با یک مسیر 7 هزار کیلومتری جایگزین کرده و در مقایسه با مسیرهای سنتی از نظر مسافت و زمان تا 40 درصد کوتاه‌‌تر و از نظر هزینه تا 30 درصد ارزان‌‌تر است. این کریدور با ارتباط دادن بندر بمبئی در هند تا هلسینکی فنلاند به طول 13 هزار کیلومتر، با اتصال مستقیم ریلی و با عبور از خاک ایران به یکدیگر می‌تواند گامی بزرگ در نقش‌آفرینی ایران در کریدورهای بین‌المللی و خروج اقتصاد ایران از گوشه رینگ تحریم باشد. این کریدور می‌تواند در آینده سهم بالایی از حمل‌ونقل بین‌المللی میان روسیه و کشورهای CIS با هند، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اروپا را به خود اختصاص دهد. این امر زمانی اهمیت مضاعف می‌یابد که ایران بتواند این کریدور را به کریدور دیگری موسوم به شرق به غرب نیز متصل کرده و بخشی از پروژه‌های مهمی، مانند یک کمربند یک راه چینی‌ها را نیز به خود اختصاص دهد. شکل‌گیری این دو کریدور در کنار همدیگر می‌تواند بسترساز یک تحول اقتصادی در کشور باشد. امروز عربستانی‌ها هم مشتاقند تا از طریق عراق به این فرصت اقتصادی بپیوندند. البته این موضوع الزاماتی نیز دارد که از اقدام برای رفع فرسودگی زیرساخت‌های داخلی و تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تأمین منابع مالی و... را شامل می‌شود. این نکته نباید از چشم متولیان این حوزه دور بماند، به ویژه در زمانی که برنامه هفتم پیش روی مجلس است که مقدرات چندین ساله کشور در حوزه پیشرفت و توسعه را برنامه‌ریزی می‌کند. http://Eitaa.com/e_beman