درسیره ی حضرت رقیه سلام الله علیها حضرت رقیه سلام الله علیها آنقدر در فراق پدر، بی تابی کرد تا اینکه پدر، با سر، به دیدارش آمد. آیا تا به حال در فراق امام عصر علیه السلام واقعا بی تاب شده ایم؟ آیا تا به حال طوری ظهور ایشان را از خدا خواسته ایم که امید مان از همه جا قطع شده باشد؟ ( و انقطع الرجاء...) آیا عرصه ی زمین بر ما تنگ شده است؟ (و ضاقت الارض...) آیا آسمان، با این عظمتش از ما دریغ نکرده؟( و منعت السماء؟...) اگر اینگونه باشیم، چه بسا که دعای ما قرین اجابت باشد! حضرت رقیه سلام الله علیها، با سر پدر سخن گفت. فرمود: یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی ای پدر چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟! ما هم بگوئیم یا صاحب الزمان، چه کسی شما را از ما جدا کرد؟ چه کسی ما را یتیم کرد؟ چه کسی به یتیمی ما دامن می زند؟ باشد به برکت تأسی به عمه جان امام عصر علیه السلام، آن حضرت، دست نوازشی بر سر ما بکشند. بگوییم آقا جان شنیده ایم یتیم نوازی ثواب دارد. شنیده ایم اگر بر سر یتیمی دست نوازش بکشید، به تعداد موهایی که از زیر دست تان رد می شود خدا بر شما رحمت فرو می فرستد؛ شما هم بر ما منت گذارید.