خوشیم اینکه تو آقا و ما گدا باشیم
همیشه منتظِر مَقدم شما باشیم
رسول منتظَر آخر الزمانی ها ...
ببین که چشم به راهت دم حرا باشیم
شبیه حال زلیخای در به در گشته
ببین که در به در حجت خدا باشیم
وطن به دوش شدی و از آن زمان ما هم
اویس های پریشانِ مصطفی باشیم
برای سوختن و ساختن کنار توایم
ببین که گریه کن بی سر و صدا باشیم
خدا به ما چقدر لطف کرده از اول
که با محبت جد تو آشنا باشیم
شفای ماست حسین و دوای ما عباس
مریض های دواخانه ی شما باشیم
خدا نخواست که در باب قبله گریه کنیم
خدا نخواست که امروز کربلا باشیم
عزا و جشن ندارد ، همیشه و هر دم
به یاد زخمیِ مابین بوریا باشیم