▪️ از آن زمان که شنیدم حسین چطور خودش را تا نزدیک پیکر عباسش کشانده و چطور کمرشکسته، برگشته، فهمیدم شما به سیصد و سیزده نفر نیاز ندارید؛ شما یک عباس می‌خواهید که دلتان نه به قوّت بازویش، که به استحکام دلش گرم باشد. ▫️ یک عباس که بدانید اگر تمام دنیا مقابلتان باشد، عباستان پشت سر است. یک عباس که افتخار کند به برادریش، به یاریش، به جان نثاریش. که وقتی ببینیدش بگویید طوبی لک! 🔆 عباسی که با وجودش، به سیصد و اندی نفر که هیچ، به سیصد و اندی هزار نفر هم بی‌نیاز باشید. که وقتی به صورتش، به قد و قامتش، به دستِ ادبِ روی سینه‌اش می‌نگرید؛ لبخند بزنید حتی در میان معرکه‌ی مصیبت و اندوه. 🔻شما کسی را خواهانید که همچون عباس، علمدارتان باشد. سر و دست و چشم و جان بدهد اما علمتان را زمین نگذارد. قدم از قدم شما جلوتر نگذارد، حتی آب را هم پیش از شما ننوشد. کفیل غم نگاهتان و شادی دلتان باشد. از ابتدا باشد و تا انتهای دنیا هم دست از دامنتان ندارد. ساقیِ جان‌ و دلِ تشنه و منتظرتان شود. 🔹 شما منتظر عباس‌ها هستید و ما در تقلای عباس شدن... 📎 ؛ ویژه 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313