┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔴"آخــــرالزمان و منتظران ظــهــور"
✍آدم حتی نوح را که به خود دید، باز هم کشتی نجات او نتوانست رها بخش آدم در این خاک شود.
"موسی کلیم الله را آن گونه به تابش آوردند. عصای موسی (ع) را هم که توان آدم کردن آدم را نداشت و ید بیضا که هر دو نشانه های معجزه الهی است، انکار پیشه کارشان میشود و آدم باز هم آدمیت را فرو مینهد."
"عیسی روح الله که دم مسیحایی داشت، باز هم آدم را درمان نبود. زنده میکرد، اما روح آدمیت همچنان در اسارت دنیا، چنگ میزد به ریسمان شیطان، به جای اینکه چنگ به ریسمان الهی بزند."
"ابراهیم خلیل الله که پدر هر سه دین توحیدی است، پیش از آنها آمد، به آتش افکندند او را، تکذیبش کردند، آتش، بهشتی شد برای او، اما باز این آدم، آدم نشد."
"محمد رسول الله (صلیالله علیه وآله) مبعوث شد و ختمی مرتبت، خاتم الانبیا لقب آن رحمت اللعالمین گشت، پیامبری که پس از او دیگر پیامبری مبعوث نخواهد گشت."
"از کوثر ولایت، زاده شدند سرداران و سالارانی که اکنون، یادگاری از آنها برای آدمیان «پادشه خوبان» است."
"مریدانش، عاشقان جان سوخته و سرگردان، اکنون انتظاری را سپری میکنند، دردناک، شیرین، دشوار؛ اما روح نواز، دعا میکنند، التماس به سوی باریتعالی، که:
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی"
"پنجره های غبار گرفته و زنگار بسته دلمان، فریاد رسی می خواهد. مژده مسیحا نفس، فریادرس آدمیت را میجوید. خسته و رنجور از جور آدمیت بر آدمیت!"
"و تو تنها ماندگار و یادگار ولایت و امامت، عشق را، عاشقی را سالاری کن، قافله سالار عشق، عاشقانت جان بر کفانت، نمیدانم و نمیدانند شاید، که چه کنند و چه نکنند. دنیایی است بس رمزآلود و شک پرور، دعا میکنیم که بیایی:
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
زان چهره مشعشع تابانم آرزوست..
"دعا می کنیم که خودتان هم دعا کنید که بیایی!"
"امشب را، هر شب و هر لحظه را، دعا برای آمدنت کم است. بر لب هماره زمزمه ظهور، در انتظار آدینهای که خورشید شرم طلوع خواهد داشت."
"قابیلیان را میبینی چه میکنند؟
هابیلیان اندکند، اما عاشق و منتظر، چشم به راه آن شاهزاده سوار بر اسب سفید، بهار میخواهند. بهار دلکش که همیشگی باشد. جاودان و پابرجا، زیر سایه آن ابر مرد مشرقی که ناجی برای سربلندی انسانیت و آدمیت است.
ای جان جانان، سالار و سرور آقای مان،
ای ظهور روشن، نور علی نور،
شوری به پا کن، جوشی بنه در شور ما،"
"ای دلبر و مقصود ما، دولت منصور را برپا کن،
شهر عشق را بنا کن، دیوان و پلیدان را جزا کن."
"باران تویی، برخاک مرده ببار و لحظه های خشکسالی را پایان ده،"
"ای مرد مردستان طه.
در انتظارت هستیم همچنان،
گرچه میدانیم دلگیر از مایی!" 😔
📚منبع : جام جم، نویسنده : عاشقان مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف)
تاریخ : پنج شنبه ۲۲/خرداد/۱۳۹۳
-------------------------
اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ