♦️نفوذ تعالیم مسیحی بر منابر حسینی
مسیحیان اعم از کاتولیک و پروتستان وارتدوکس...یکی از اساسی ترین تعلیمات شان این است که خداوند انسان و بشر را آفرید. بشر، در داستان آدم، مرتکب گناه شد.
... خدا گفت: این هم که نشد، ما انسان را آفریدیم تا نمونه ما در عالم طبیعت و روی زمین باشد، اکنون این نمونه به این صورت از آب درآمد...افتضاح است،اسباب رسوایی است، نقض غرض است.
[خدا]گفت: چه کار کنیم که این نقش از بین نرود و این انسانهای نمونه با همین انحرافها جهنمی نشوند؟ میآیم عزیزترینِ موجودات پیش خودم یعنی فرزندم عیسی را و بعدش کمی بالاتر رفت و گفت نه اصلاً خودم در کالبد عیسی[میروم]، در روی زمین روشی پیش میگیرم که یا خود من یا فرزند من(برحسب اختلاف تعبیرها)در کالبدیک انسان، به دست انسانها به دار آویخته شود.
آنگاه این به دار آویخته شدن فرزندم، کفاره گناهان همه انسانها میشود.اما یک شرط دارد: انسانهایی که نسبت به این فرزند من محبت داشته باشند، اورا دوست داشته باشند.
...حالا ببینید این مطلب چقدر به داستانی شباهت دارد که اکثر آقایان اهل منبر در ایام عاشورا مطرح میکنند.خوشبختانه این مسائل در محیطهای ما کهنه شده است.
...[آنها میگویند] امام علیه السلام طبق قضا و قدر الهی در کربلا شهید شد، برای اینکه «شفیع المذنبین» یعنی شفیع گناهکاران باشد، شفاعتی که به محض اینکه انسان در مصیبت امام حسین سینهای، زنجیری و قمهای بزند، همه گناهانش پاک شده است. این، عین همان تعلیمی است که قرنها بر افکار جامعهٔ ما حکومت میکرد.
📚 در مکتب قرآن: درسگفتارهای تفسیری، ج۲، صص ۱۱۹ـ۱۲۰
﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋
@andishebeheshti