اومد و نشست روبه روم و گفت ،سبک زندگیت مثل آویزوناست .از اینکه مثل کنه بچسبی بهش و راه نفس براش نزاری چه لذتی میبری
میدونی چیه این زندگی سگی که تو برای خودت و اون مرد بیچاره درست کردی قد ی ارزن هم نمی ازره ،خانم باش و بشین سر زندگیتو بچه هاتو بزرگ کن، خودتو بهش تحمیل نکن و بزار خودش انتخاب کنه تو پروبالشو بستی بزاربه پیشرفتی که میخواد برسه.
رمان مذهبی وجنجالی
https://eitaa.com/joinchat/2955084066C07b9fb5447