(اصلاح مدیریت در خانواده و جامعه) | جلسه چهارم | انکار نیازِ جامعه و خانواده به مدیریت، نشانۀ چیست؟ 3_4. آغاز دینداری از ایمان به خدا نیست؛ از نیاز انسان به مدیریت و برنامه است  مدیریت، زندگی انسان را توأم با برنامه قرار میدهد و خداوند  ما انسان ها را طوری آفریده است که بدون مدیریت نمیتوانیم زندگی کنیم، اما حیوانها میتوانند! مثلا میگویند گربه وقتی مریض میشود میل پیدا میکند به یک چیزی که همان دوای او است. منتها دربارۀ انسان اینطوری نیست؛ انسان خیلی وقت ها به یک غذایی میل پیدا میکند که اتفاقا به ضررش است . حیوان مثل یک قلوه سنگی که در مسیر رودخانه سُر میخورد و جلو می رود، زندگی میکند، ولی انسان نه! انسان مجبور است خودش را مدیریت کند. تا به یک چیزی میل پیدا کرد، باید بگوید «صبر کن ببینم، من چندتا چیز را دوست دارم؟ من که فقط همین یک چیز را دوست ندارم!» تا به چیزی نیاز پیدا کرد، باید به خودش بگوید «صبر کن، من نیازهای دیگری هم دارم «! این اول ِ مدیریت، اول انسانیت و اول دینداری است. آغاز دینداری از همین «صبر کن» است. آغاز دینداری از ایمان به خدا نیست. این معنویت است که آغازش ایمان به خداست و فرجامش ایمان به خداست و مسیرش سیر و سلوک الی الله است. دین یعنی یک نوع برنامه، و برنامه هم مال کسی که خودش برنامه بخواهد، کسی که مثل آن قلوه سنگ داخل رودخانه، میخواهد زندگی کند که برنامه نیاز ندارد! @Etr_Meshkat