ابان بن محمّد روایت کرده او گفته که: این حدیث را از اصل راوی نقل کرده او گفته: حضرت صادق علیه السلام در سالی که حج می نمود و در تحت میزاب ایستاده دعا می کرد، و در سمت دست راست او عبدالله بن حسن بود و در سمت دست چپش حسن بن حسن و در پشت سرش جعفر بن حسن بودند؛ آنگاه عباد بن کثیر بصری ،آمد به آن حضرت خطاب کرد که یا ابا عبدالله سکوت فرمود. تا سه مرتبه آن حضرت را به این نهج خطاب کرد، او سکوت نمود. بعد از آن به اسم آن حضرت خطاب کرد و گفت: یا جعفر! فرمود: «یا ابا کثیر! هر چه می خواهی بگو». عرض کردم که: در کتاب خود دیدم که مردی این بنا را ـ یعنی کعبه را - خراب خواهد کرد. آن حضرت فرمود: «یا ابا کثیر! کتاب تو دروغ گفته، لکن گویا که من آن مرد را می بینم .هر آینه قدمهای او کوچک و در ساقهایش اثر جراحت هست شکمش کلفت ،گردنش نازک، سرش بزرگ و در پیش این رکن - و اشاره به رکن یمانی کرد - مردم را از طواف منع می کند به حدی که از او به فزع می آیند؛ بعد از آن خدا مبعوث گرداند برای دفع وی مردی را از من، آنگاه به دست خود اشاره به سینه خود نمود.» مهدی موعود،علامه مجلسی @Etr_Meshkat