‏داستان از اين قرار است كه شب شكست سپاه ايران از اسكندر مقدونی، اسكندر جشنی را در تالار پايتخت آئينی ايران، تخت جمشيد برپا می‌كند و تائيس، فاحشه‌ای كه از قضا معشوقه اسكندر است در حال بدمستی همه، با حالتی نيمه برهنه، مشعلی را به دست می‌گيرد و فرياد ميزند... ‏"براي رسيدن به ‎ بايد از قيد همه سنتها رها شد" و با اين جمله، پرچمهايی كه نماد فرهنگهای تمدن ايران بودند و در جداره تالار ‎ نصب بودند را به آتش میكشد. و میگويد اين تقاص آتش زدن آتن است! بله، هدف از پروژه زن، زندگی، آزادی نابودی ایران برای سیطره غرب بر این کشور است. ‏مفهوم دقیقی از ‎ که در ایران به دنبال آن هستند. 👇 پ.ن: فارغ از مفاهیم ماسونی مجسمه آزادی، سازندگان فرانسوی آن در قرن نوزدهم به صراحت اعلام كردند آنها تنديسی از تائيس، معشوقه اسكندر را ساخته‌اند. اما مگر قضیه آن چیست؟