قرن آسیایی و چالش آمریکایی(یادداشت روز) سید محمدعماد اعرابی مسلما تاريخ يكي از تماشايي‌ترين مقاطع خود را در اين سال‌ها سپري مي‌كند. تضادها و تقابل‌ها كه تا پيش از اين سعي مي‌شد با مديريت منافع و روابط پوشانده شوند، از عمق به سطح آمده و روز به روز عیان‌تر می‌شود. بر این اساس ائتلاف‌های قدیمی در حال باز‌سازی خود و یا شکل‌دهی به ائتلافی جدید بر مبنای اقتضائات روز هستند. ما ناظران جهانی هستیم که در آن هندسه قدرت به شکلی سریع اما کاملا باورپذیر در حال تغییر و دگرگونی است. 25 می‌2020 «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پیام تصویری خود به کنفرانس سفیران آلمان گفت: «تحلیل‌گران مدت‌هاست درباره پایان سیستم تحت رهبری آمریکا و ورود به عصر آسیا صحبت می‌کنند. این اکنون در مقابل چشمان ما اتفاق می‌افتد... ما در دنیایی بدون رهبری زندگی می‌کنیم که در آن آسیا به‌طور فزاینده از نظر اقتصادی، امنیتی و فن‌آوری اهمیت پیدا خواهد کرد.» او دو سال پيش و در اوج همه‌گيري بيماري كرونا اين سخنان را مي‌گفت و از نظر او همه‌گيري كرونا نقشي اساسي در اين فرآيند داشت: «اگر قرن بیست و یکم، به یک قرن آسیایی چرخش پیدا کند، همان‌طور که قرن بیستم آمریکایی بود، ممکن است از این بیماری همه‌گیر به‌عنوان نقطه عطف این روند یاد شود.» همان ايام «نیکلا سارکوزی» رئيس جمهور اسبق فرانسه نيز گفت: «محوریت جهان در حال گذار از غرب دیروز به شرق امروز یعنی آسیا است. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما در حال حاضر به هیچ وجه مسلط نیستیم.» اما هنوز ويروس كرونا در جهان كاملا مهار نشده بود كه رويداد ديگري رخ داد: «جنگ اوكراين». واقعه‌ای که به تحولات جهانی سرعت بیشتری بخشید. حالا دیگر بورل به‌جای حدس و گمان درباره چرخش آهسته نظم جهانی، از «حمله به نظم جهانی» سخن می‌گفت و از جهان آینده خبر می‌داد: «آنچه در حال رخ دادن است، جهان را در سال‌های آینده شکل خواهد داد.» جنگ اوکراین مقطعی حساس در آستانه قرن آسیایی است. جنگی که اگرچه با عملیات ویژه نیروهای روسیه به وقوع پیوست اما توسط ایالات متحده با هدف بازآفرینی رهبری دیروز خود در دنیای فردا زمینه‌‌سازی شد. 2‌آوریل 2008 (14 فروردین 1387) وقتی مسئولان ناتو طی نشست سالانه این ائتلاف در بخارست از پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو در آینده خبر دادند؛ «ویلیام برنز» سفیر وقت آمریکا در روسیه طی گزارشی برای «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت آمریکا نوشت: «عضویت اوکراین در ناتو مشخص‌ترین خط قرمز برای همه نخبگان روسیه (نه فقط شخص ولادیمیر پوتین) است... طی صحبت‌هایی که در بیش از دو سال و نیم با بازیگران کلیدی روسیه داشته‌ام- از آدم‌های ناشی در گوشه‌کنارهای کرملین گرفته تا هوشمندترین منتقدان لیبرال پوتین- هنوز کسی را پیدا نکرده‌ام که عضویت اوکراین در ناتو را چیزی غیر از چالش مستقیم برای منافع روسیه ببیند.» او 14 سال پیش نسبت به تصمیم خطرآفرین آمریکا در مقدمه‌‌سازی برای جنگ اوکراین هشدار داد. با این حال آمریکا و متحدانش علاوه‌بر روی کار آوردن دولتی غربگرا در اوکراین، آموزش نظامی به ارتش این کشور را در قالب برنامه‌های ناتو آغاز کردند؛ آنها به ارسال تسلیحات برای اوکراین پرداختند و این کشور را در رزمایش‌های نظامی ناتو مشارکت دادند و در نهایت از عضویت حتمی اوکراین در ناتو گفتند. به نظر می‌رسید دولتمردان آمریکا ناچار به پیشبرد راهبرد خود برای تسلط بر شرق و بی‌تفاوتی به هشدارها درباره جنگ احتمالی اوکراین بودند. سرنوشت اوکراین و مردمانش برای آنها اهمیتی نداشت، آنچه مهم بود استقرار در نزدیک‌ترین سنگر به محور شرق در مرزهای روسیه بود. «جان مرشایمر» نظریه‌پرداز آمریکایی در انتهای مقاله‌ای که برای «نشنال‌اینترست» در تحلیل جنگ اوکراین نوشت به همین جنبه اشاره کرد: «واشنگتن نقشی محوری در هدایت اوکراین به قعر ویرانی بازی کرد. تاریخ قضاوت سختی درباره ایالات متحده و متحدانش بابت سیاست احمقانه‌ای که در قبال اوکراین در پیش گرفتند انجام خواهند داد.»