🪴🏴✨ ... ابوهاشم جعفری می‌گوید: می‌خواستم بـه مدینه بروم🐫. دوستانم سه نامه به من دادند تا به امام جواد" علیه السلام " بدهم. خدمت امام جواد علیه‌السلام که رسیدم، می‌خواستم نامه‌ها📜 را تحویل بدهم. یادم رفته بود که نام نویسـندۀ نامه را روی آنها بنویسم. آنها نیز نام خودشان را ننوشته بودند. سرگردان و نگران🥺😞 مانده بودم. امام نگاهی به من کرد و فرمود: آنها را به من بده. یکی از نامه‌ها را دادم. فرمود: این نامۀ ریان بن شبیب است. دومــی را دادم. فرمود: ایـن نامـۀ محمـد بـن حمـزه اسـت. سومی را دادم. فرمـود: ایـن نامـۀ فلانی اسـت. مـن مـات و مبهـوت مانـده بـودم. امـام نگاهـی بـه مـن کـرد و لبخنـدی زد🌸✨... 🖤