⭕️زن در آمریکا
📝الهام بنیادی[طراح لباس، هیوستون تگزاس]
میترسم یادم بره بنویسم که در تمام این چند سالی که در آمریکا هستم، بزرگترین تفاوت غرب با انتظارِ قبلیام رو در ظلمی که به زن میشه یافتم. مخصوصا در زمینه ازدواج. موقعیتِ شغلی زن و داراییاش، تقریبا تنها معیار ازدواج هست و اصلا مثلِ ایران نیست که شرع و قانون، مرد رو موظف به تأمین نیازهای زندگی بکنه. روی همین حساب، دخترها قبل از رسیدن به بلوغ، باید با تمام توان دنبالِ شغل و منبع درآمد بگردن که هم از پس خرجِ زندگی خودشون بر بیان و هم معیار اصلی ازدواج رو تأمین کنن. علاوه بر این، مثلِ ایران نیست که با از دست دادن پدر و شوهر، به زن و دخترانِ مجردش حقوق ماهیانه[مستمری] بدن.
اینجا طبق تعریفشون از برابریِ زن و مرد، زن با همه تفاوتهای روحی و فیزیکی که با مرد داره، باید دقیقا همپای با او برای مادیات تلاش تمام وقت انجام بده. چند روز پیش که با همکارم، جِسی، صحبت میکردم و از فشار کارِ گله میکرد، پیشنهاد دادم که ساعتهای کاریش رو کم کنه. جواب داد اگه من ساعتهای کاریمو کم کنم، اولیور هم [بوی فرندش که با هم زندگی میکنن] ساعت کاریش رو کم خواهد کرد و میترسم از پس زندگی بر نیاییم. ماجرای دیگه اینکه، یکبار مَدِلین، شاگردِ ۱۷ سالهام، گفت دنبالِ یک پِت [حیوان خانگی] میگرده. کمی که در مورد حیوانات مختلف صحبت کردیم، گفت حقیقتش اینه که خیلی دلش میخاد ازدواج کنه و بچه داشته باشه، ولی میدونه تا درس نخونه و شغل درست و حسابی پیدا نکنه ازدواج هم براش ممکن نخواهد شد.
وقتی براش توضیح دادم که اگه در کشورم ایران بود میتونست بدون شغل و مدرک تحصیلی هم همسر و مادر بشه. چشماش گرد شده بود و اصلا باورش نمیشد. وقتی بیشتر براش گفتم که حق پرداختِ همه هزینهها بر عهده مرده و زنها حتی میتونن در ازای انجامِ کارهای خونه، از شوهرشان پول[اجرت المثل] بگیرن خیلی براش عجیب بود. حتی تا دمِ رفتن هم میگفت نمیدونستم در ایران خانهداری و بچهداری شغله و پول هم میدن.[فک کرده بود که خانه و بچهداری به عنوان یک مقوله کسب درآمد در ایران به حساب میاد :))))]
و یا اینکه ژاکلین، از همکارانی که تقریبا نزدیک هستیم، بارها برایم گفته دغدغه ازدواج داره و چون با شرایط فعلیاش هنوز نتونسته هیچ رابطهای رو به ازدواج منتهی کنه، دنبالِ اینه که یک مدرکِ تحصیلی دیگه بگیره و شغلِ بهتری پیدا کنه تا شاید میزان درآمدش وسوسهکنندهتر بشه. روی هم رفته اینکه، در غرب دو سرنوشت برای زن بیشتر متصور نیست، یا اینکه به طریقی در همان دوران جوانی و اوج زیبایی بخت با او یار باشه و بتونه با تمام عرض اندامها و دلبریها یک شوهر خوب پیدا کنه و طعمِ همسری و مادری رو تجربه کنه و یا اینکه پا به پای مردان تماموقت کار کنه و زیرِ بار فشار و استرسِ کار بره تا بلکه موقعیت شغلی و اجتماعیاش اونو به همسری و مادری نزدیک کنه
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات و مشاهدات ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch