پذیرفتن شکست، قبل از شکست 🔸️ ۱.ارزش مادی تیم انگلیس تقریبا ۲۰ برابر ارزش تیم ملی ایران است. انگلیس در رتبه ۱ و ایران در رتبه ۲۸ ارزش مادی تیم‌های راه یافته به جام جهانی قرار دارند. آیا این اختلاف توضیح خوبی برای شکست سنگین ایران است؟ مثل این است که بگوییم تسلیحات و ادوات نظامی ایران در ابتدای جنگ تحمیلی، چه کمّی و چه کیفی کم ارزش‌تر از عراق بود و‌همین برای شکست کامل و فروپاشی جبهه ایران و اشغال کشور کافی بود. کمااینکه صدام چنین توهمی داشت که چند روزه تهران را فتح می‌کند. ۲.آنکه به نمایندگی از یک ملت در یک نبرد شرکت می‌کند، فراتر از تسلیحات و ادوات و توان تکنیکی، چیزی به همراه دارد که نتیجه نبرد را تعیین می‌کند. روح یک ملت و عزم جمعی مردمی که او را روانه میدان کرده‌اند، توان و قوای واقعی سرباز وطن را تشکیل می‌دهد. سال ۶۰ با فروریختن هیمنه‌ی منافقین و فرار بنی‌صدر، پیروزی‌های پیاپی ایران در جبهه‌ها آغاز شد. از عملیات ثامن‌الائمه و شکست حصر آبادان(مهرماه سال۶۰)، عملیات طریق‌القدس و آزاد سازی بستان(آذرماه سال ۶۰)، عملیات فتح‌المبین و بازپس‌گیری صدها کیلومتر مربع از خاک ایران و اسارت هزاران سرباز عراقی(فروردین سال ۶۱) تا عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر(اردیبهشت سال۶۱) ... حماسه‌های جوانان ایرانی در جبهه جنوب برآمده از یکپارچگی و اراده‌ی ملی مستحکمی در پشت جبهه بود. دولت و حکومت از آلودگی تردید و نفاق رها شده بود و مردم به جای سرگرم شدن به اختلافات داخلی و درگیری با منافقین در کوچه و خیابان ، متوجه دشمن خارجی شده بودند. ۳. هرشکستی در نبرد ملی مخلوق و نشانه‌ی تردید در پشت جبهه است. مسئول هر شکستی در هر میدانی، آن‌کسی است که بذر تردید و یأس را در پشت جبهه می‌کارد. وگرنه مردم مصمم و بلندنظر، حتی از شکست‌های ظاهری هم حماسه خلق می‌کنند و آینده را می‌سازند. احساس شکست و پذیرفتن باخت، از خود شکست هولناکتر است. بیانات اخیر رهبر انقلاب را مرور کنیم: "شاخص عمده ایران ستیزی یأس آفرینی است ، امیدسوزی است ، القای ناتوانی است." ٢٨ آبان ۱۴۰۱