🔴 از "سیاست‌‌‌مداری" خاتمی و هاشمی تا "سیاست‌نداری" 🔹 رئیس جمهور سابق کشورمان همچون مرحوم و جناب از پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار است و نمی‌توان منکر محبوبیت وی به سبب عملکردی که در دو دولت خود داشت، شویم. 🔸باز همچون مرحوم هاشمی و جناب خاتمی از جدی و سخت برخوردار است. رای منفی‌هایی که بخشی از آن‌ها روزگاری حامی وی بودند و بخشی هم از اول مخالفش! 🔹احمدی‌نژاد در زندگی شخصی‌اش اعم فرزندان و برادران و خواهرانش از سلامت مالی برخوردار است و حقیقتاً قابل قیاس با جناب خاتمی که آن وضع برادرش بود و با مرحوم هاشمی با آن فساد و رانت برخی فرزندانش قابل قیاس نیست. 🔸احمدی‌نژاد ویژگی‌های مثبتی دارد که خیلی‌ها ندارند. هوش رسانه‌ای وی بسیار بالاست و از قدرت جریان‌سازی بسیار بالایی برخوردار است. هیچکدام از شخصیت‌های سیاسی فعلی در همه جبهه‌ها حریفش نمی‌شوند. از مردمی بودنش که باز هیچکدام از شخصیت‌های سیاسی به اندازه او بین مردم نبودند و نیستند. از بین مردم بودن او که حتی جناب رئیسی و جلیلی به پایش نمی‌رسند چه برسد به روحانی و خاتمی که کسی نمی‌داند کجایند و چه می‌کنند! شجاعت و جسارت و استقلال فکری و سیاسی ویژگی مثبت دیگرش است. 🔹ویژگی‌های منفی دارد هم که در برخی شاید دیده نشوند. لجبازی و لجاجت، تکبر بخاطر پایگاه اجتماعی‌ و حاشیه‌سازی‌هایش او را با مشکلات جدی مواجه کرده است. 🔸یک نقطه ضعف جدی وی، "عدم سیاست‌ورزی صحیح و عقلانی و مدبرانه" برای پیش‌برد اهدافش است. در سیاست‌ورزی از مرحوم هاشمی و جناب خاتمی بسیار پایین‌تر است. هاشمی با آن سابقه شکست در 84 و 88 و ردصلاحیت در 92 اما چنان با قدرت و سیاست شطرنج‌بازی کرد که توانست خودش را هم در نظام نگه دارد هم حرفش را به کرسی بنشاند و اهدافش را پیاده کند! 🔹جناب خاتمی هم با اینکه در سال88 ضربه جدی به جریان اصلاحات وارد شد ولی در سایه حرکت کرد. سال90 با آنکه همه اصلاح‌طلبان انتخابات مجلس نهم را تحریم کردند هوشیارانه و سیاست‌ورزانه در یک روستایی در دماوند حضور پیدا کرد و رایش را به صندوق انداخت و میوه‌اش را در 92 و 96 چید! او توانست با همان تک رای، جریان اصلاحات را از یک جریان مرده، در سال92 و 96 به جریان زنده تبدیل کند. 🔸هاشمی و خاتمی، هوشیارانه و سیاست‌ورزانه، خود را فدای اهدافشان کردند(چه هدف خوب چه بد)، حتی هاشمی با آنکه میدانست در سال92 ردصلاحیت می‌شود به صحنه آمد. بعد از ردصلاحیت هم با صندوق رای قهر نکرد. هر دو مثل شطرنج‌بازان ماهر جریان‌شان را حفظ کردند. 🔹محمود احمدی‌نژاد اما خیر! او در سال92 و 96 حاضر شد اصلاح‌طلبان رای بیاورند ولی خودش را هزینه هیچ‌کسی نکند ولو افرادی که در دولتش بودند و با بخش زیادی از افکار و عملکردش موافق بودند! 🔸او حالا برای نام‌نویسی کرده! اما همچون سیاستمداران مبتدی، می‌گوید "اگر ردصلاحیت شدم انتخابات را تایید نمی‌کنم! از هیچ کسی هم حمایت نمی‌کنم!" خب در ادامه؟! 🔹به نظر حقیر احمدی‌نژاد در هوش سیاسی و سیاست‌ورزی بسیار عقب‌تر از مرحوم هاشمی و جناب خاتمی است. اینکه هدف هاشمی و خاتمی اشتباه بوده و خطاهای جدی داشتند بحث دیگری است. بحث من درباره اینکه یک سیاستمدار چگونه می‌تواند با عقلانیت و منطق مشی کند و خودش را فدای جریانش کند! 🔸احمدی‌نژاد اگر در همان اول دولتش، امر رهبری که گفته بود: "انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رییس جمهور، بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقه مندان به شماست." اگر کمی سیاست می‌داشت و از هوش سیاسی برخوردار می‌بود مصلحت خود و دولت و حامیانش را متوجه می‌شد و آن بلاها را به سر دولت خود و جریان حزب الله که مهم‌ترین حامی‌اش بودند، نمی‌آورد! "خدایا عاقبت همه ما را ختم به خیر کن". ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3