📖👧🏻 داستان کودکانهی «اسراف» 🧒🏻📖
👆👆...
😔 وقتی سیب یادش آمد چه بلایی سرش آمده باز دلش پر از غصه شد. یک قطرهی دیگر چیلیک افتاد، نزدیک بود یک قطرهی دیگر هم بیفتد که سیب به آسمان رفت.
😄 انگار روی دست مادرش درخت بود، سیب بهجای گریه خندید.
😇 سیب توی دست کسی بود، آدم مهربانی که میگفت: باید سیب را تا آخر بخورند و اسراف نکنند.
😊 آدم مهربان حرفهای قشنگی میزد. سیب خوشحال بود و دیگر توی دلش غصه نداشت.
مرد مهربان امام رضا (علیهالسلام) بود.
سیب مرد مهربان را خیلی دوست داشت.
#تربیت_فرزند
#داستان
[💕 فرزنــد رضوے 💞]
🦋🔎
@FarzandeRazavi