با تو خورشید شدم، بی تو شبِ تار شدم
غم ِ تنهایی تو دیدم و بیمار شدم
سایه ی رویِ سرم! زینبِ تو آشفته ست
یار کم داری و از دلهره سرشار شدم
پیش من بغض خودت را به گلویت نسپار
جانِ من حرف بزن! از غم تو زار شدم
نگرانم شده ای! دل نگرانت شده ام
عاشقت هستم و عمریست وفادار شدم
گریه میکردم از اوّل که فدایت بشوم
دل به من دادی و یک عمر بدهکار شدم
مادر از غربتِ امروزِ تو آنقدر گریست
که به والله به عشقِ تو پسردار شدم
نذر تو خون گلویِ پسرانم! بپذیر...
سجده کردم که به این رتبه سزاوار شدم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
به چه دردی بخورد بی تو
#پسر داشتنم
چه کنـم بعد تـو با داغ جگـر داشتنم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796