یارب الزهرا اجازه دارم
چند بیتی برای مادر سرایم
وقتی که عالم به نام تو سکه خورده است
این ریزه خوار چه میتواند بگوید،مادر
شعر از تو گفتن کار هر کسی نیست. این حرفه علیست، من چه بگویم مادر
آنگاه که بین در ودیوار،در فشار بودی
این جان علی بود که بیرون آمد،مادر
وقتی زمیخ داغ دَر،مجروح گشتی
این سینه علی بودکه آتش گرفت، مادر
وقتی که بین نامحرمان نقش زمین شدی
این فاتح خیبر بودکه بر زمین افتاد ،مادر
وقتی زهر طرف شما کتک میخوردی
این جسم علی بود که بی جان میشد،مادر
در کوچه ها آنگه که دنبال حیدر میدوی
از دیده پر اشک او تنها فقط خون میچکید،مادر
شعر از تو گفتن کار هر کسی نیست
این حرفه علیست من چه بگویم، مادر. خادمه الحسین:ز_کاردان