سلام علیکم 🙏خاطره دفاع مقدس 🌹در نیمه اول آذر ماه سال 1365بهمراه فرماندهی محترم لشکر 7حضرت ولیعصر( عج) حاج عبدالمحمد رئوفی و همرزم جناب آقای عزیزالله دانایی از بهبهان در یک روز سرد پاییزی به جزیره مینو ماببن آبادان خرمشهر رفتیم در جزیره مینو فرماندهی محترم من و آقای دانایی را به نیروهای اطلاعات عملیات معرفی کرد و ما به اتفاق نیروهای اطلاعات عملیات به داخل نخلستانها ودر خط مقدم کنار اروند رود رفتیم و نسبت به ماموریت اینده در منطقه کاملا توجیه وبا منطقه آشنا شدیم بعداز این کارها همراه برادران اطلاعات عملیات در سنگر آنها و همراه آن ها نماز جماعت اقامه نمودیم ناهار را که شامل برنج و شوید و ماست بود را صرف نمودیم آنگاه به نزد فرماندهی محترم لشکر رفتیم در آنجا فرماندهی به ما دستور داد که باید هرچه زودتر و سریعتر به منطقه جزیره مینو بیائبم وکار را شروع نمائیم در آنجا به ما دستور داد که باید سه قبضه توپ ضدهوایی در خط مقدم مستقر نمائیم و تمام منطقه گسترش لشکر را هم پوشش پدافند هوایی بدهیم و قبضه های مستقر در خط مقدم جهت اجرای اتش در شب عملیات روی دشمن بعثی آتش اجرا نمائیم همراه فرماندهی لشکر عصر همان روز به اهواز برگشتیم و در اهواز از هم جدا شدیم و ما با ماشین خودمان از اهواز به پادگان کرخه برگشتیم و روز بعدش نفرات زبده و تجهیزات لازم را آماده نمودیم و تقریبا 2روز بعداز ان که به ما ماموریت واگذار شده بود به جزیره مینو اعزام شدیم و در ورودی جزیره مینو در منازل نیمه ساخته که فکر می کنم متعلق به فرودگاه آبادان بودند مستقر شدیم و در داخل ان منازل برای خودمان سنگر درست نمودیم و بعداز آین کار که تمام شد برای مکان استقرار قبضه های ضدهوایی در خط مقدم کنار اروند رود شروع به کار نمودیم و جهت ساختن واماده سازی مکان قبضه ها برای رعایت اصول حفاظتی بعد از نماز مغرب و عشا وصرف شام جهت آماده نمودن محل اجرای ماموریت به خط مقدم در کنار اروند رود می رفتیم و تا اذان صبح در آن هوای سرد و زیر اتش تیربارها و ادوات نیمه سنگین وسنگین ماموریت را جهت آماده سازی استقرار قبضه ها آماده می نمودیم در بعضی از قسمت های خط مقدم که می خواستیم وارد خط مقدم بشویم مجبور بودیم فاصله شاید 300 تا 400 متر را بصورت نبم خیز و بصورت دویدن طی نمائیم چون آتش تیربارها و کلاش ها آنقدر زیاد بود که مجبور بودیم اینگونه وارد خط مقدم بشویم و صدای تیرها که مرتب از کنار ما بصورت زوزه کشان رد می شدند به وضوح شنیده می شد و با شرائط سخت و سرما وزیر آتش سنگین بعثی ها آنهم در تاریکی شب کارمان را با لطف و عنایت خداوند بزرگ انجام دادیم ومنتظر دستور بعدی بودیم // تقریبا یک شب قبل از عملیات توسط هواپیماهای دشمن آسمان منطقه عملیات را بصورت زیاد منور زده شد و تمام منطقه روشن گردید/// دستور بعدی به ما ابلاغ شد که در شب عملیات و تاریکی شب قبضه ها را در مکان های از پیش تعیین شده مستقر و آماده نمائید و ما هم همین کار را انجام دادیم و شب عملیات هم بنا به دستور فرماندهی محترم روی سنگر ها و استحکامات دشمن بعثی آتش احرا نمودیم خطوط دشمن بعثی توسط گردانهای پیاده لشکر که وارد عملیات شده بودند شکسته شد و رزمندگان اسلام به عمق خطوط،دفاعی دشمن بعثی نفوذ کرده بودند و تلفات و خسارات فراوانی به دشمن وارد نموده بودند//ودر اولین صبح روز عملیات هم توسط قبضه های ما روی بعضی از سنگرهای بعثی که تقریبا فعال بودند آتش می ریختیم//تا اینکه از فرماندهی کل عملیات به نیروهای عمل کننده دستور عقب نشینی داده شد و نیروها به عقب بازگشتند آنگاه به گردان ما ماموریت داده شد که در خط مقدم پدافندی بمانیم و خط را به ما تحویل دادند چون دشمن بعثی از رزمندگان اسلام ضربه خورده بود دیوانه وار روی منطقه جزیره مینو بصورت مداوم با انواع سلاحهای که داشت آتش بسیار سنگین اجرا می کرد که حتی بعضی از وقت ها رساندن اب وغذا به رزمندگان گردان ما در خط مقدم جبهه جزیره مینو غیر ممکن بود ولی با این مشکلات و کمی ها و کمبودها رزمندگان دلاور گردان نصر پدافند هوایی لشکر 7حضرت ولیعصر (عج) با عنایت و الطاف خدای بزرگ زیر آن همه آتش ها وبا کمبود ها مقاومت می نمودند و شجاعانه و دلاورانه خط را نگه می داشتند وجواب آتش های دشمن را هم در حد توان می دانند 🙏🌹شادی ارواح مطهر شهدای عملیات کربلای 4🌹1365/10/3فاتحه مع صلوات 🌷💐🌹رزمنده و🌹راوی دفاع مقدس سیاوش صالحی شهرستان مسجدسلیمان1402/10/3🌹🌹🌹🌹