🔻خدا رضاخان را بیامرزد! ▫️ یادداشتی بر کتاب «ننگ سالی» 🔺معمولا عادت ندارم کتابی خارج از نوبت کتاب‌هایی که به ترتیب برای خودم در نظر گرفته‌ام بخوانم اما این بار قضیه متفاوت شد. اولین چیزی که جذبم کرد طرح جلد بود. زنی چادر به سر که در محاصره دو آژان اسب‌سوار قرار گرفته با عنوان « ننگ سالی» که ذهن کنجکاو را درگیر کرد:کدام سال منظورش است؟! تا در نهایت رد چشمانم رسید به توضیح روی جلد که می‌گفت این کتاب خاطرات مردم محله علی قلی آقای اصفهان از دوران کشف حجاب، ممنوعیت روضه و قحطی است. ماجرا دست روی سه نقطه از تاریخ معاصر ایران گذاشته که نه تنها تاکنون به آن‌ها پرداخته نشده بلکه به جرات می‌توان گفت مغرضانه سانسور شده‌اند... 🔺 بعد از اینکه مقدمه فائزه دره‌گزنی با ادبیات اواخر قاجاری را که به زیبایی به نگارش درآورده ‌خواندم، وارد فصل اول با عنوان «پرده نشین» شدم که ناگفته‌هایی از دوران کشف حجاب را بازگو کرد و بلافاصله سراغ خاطرات دیده‌ها و شنیده‌های راویان رفت. فصل دوم با عنوان «شاه‌نشین» با توضیحی درباره ناگفته‌هایی از روزهای ممنوعیت روضه شروع شد و سپس به روایت مصداق‌های از این ادعا پرداخت. نهایتا فصل سوم هم با عنوان «خاک نشین»، با ناگفته‌هایی از روزهای قحطی همه‌گیری که اجنبی‌ها در هر دو جنگ جهانی با وجود اعلام بی‌طرفی‌مان، گریبان گیرمان کردند خاتمه یافت. 🔺 دوست ندارم حتی اندکی از خاطرات این کتاب را که توسط انتشارات راه‌یار منتشر شده در این نوشتار بازگو کنم. بلکه دوست دارم تا خودتان حین خواندن مثل من با اشک‌هایتان خلوت کنید. فقط به همین مقدار بسنده می‌کنم که هر کس، با هر عقیده و مسلک، این کتاب را بخواند، از این به بعد اگر چندباری هم از سر ناآگاهی گفته بود: خدا رضاخان را بیامرزد که چنین کرد و چنان کرد، از این به بعد می‌گوید: رحمت بر مومنین و مومناتی که در آن سال‌ها جان دادند اما نگذاشتند حجاب و ناموس ایران مسلمان به یغما برود.نگذاشتند روضه‌های کوچک خانگی حتی فقط با وجود همان زن و شوهر خانه به وقت کله سحر هم تعطیل بشود. پس هزاران بار لعنت بر رضاخان و اجنبی‌های بدخواه همیشه در لباس خیرخواه. ✍️علی هاجری 💠 تهیه کتاب «ننگ سالی»: https://raheyarpub.ir/product/ننگ-سالی/ 🔸 گنج‌نگار 💯 روایت *مَردُم قَهرِمان* ایران http://eittaa.com/GanjNegar