🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت صد و سی و دوم: شروع مخفیانه فعالیت فرهنگی شش ماهه اول اسارت که شرایط بسیار پلیسی و خفقان آوری بر کل اردوگاه حاکم بود ، واقعا امکان هیچگونه فعالیت فرهنگی نبود و هر گونه تجمع و گفتگوی بیش از دو نفر با هم ممنوع بود و بشدت سرکوب می شد. حتی توی وقت هواخوری دو نفر بیشتر حق نداشتن با هم قدم بزنن و نگهبانا مثل قرقی توی محوطه می چرخیدن و تموم تحرکات رو زیر نظر داشتن. داخل آسایشگاها هم اوضاع به همین منوال بود. اما توی همین شرایط هم کلاسها و بحثای دو نفره در حال شکل گیری بود. در اوقات ناهار و شام که گروهای ده نفره غذایی دور هم جمع می شدیم فرصت خوبی بود. به طوریکه جاسوسا متوجه نشن و گزارش بِدن‌، سر بحثی باز می شد و عمدتا مباحث قرآنی و مذهبی و آیات صبر و مقاومت و شهادت بود و تاریخ مجاهدت انبیا و ائمه خصوصا داستان حماسه کربلا و رشادتهای حضرت زینب و امام سجاد علیه السلام و قافله اسرای اهل بیت. اینا تسکین دهنده بود برای بچه ها و افرادی که اطلاعاتی در این زمینه ها داشتن بیان می کردن و علاوه بر اینا بحث حفظ قرآن و ادعیه هم بود و سینه به سینه انجام می شد. وقتی آدم با ظرافت به بعضی مسائل نگاه می کنه می بینه که لذت و ماندگاری فعالیتای زیر زمینی که توی شرایط خفقان انجام میشه ، هر چند کم باشه خیلی بیشتر از اینه که آدم بدون هیچگونه محدودیتی دست به فعالیت هر چند گسترده بزنه. جنس فعالیتای علمی، فرهنگی توی اسارت بخصوص سال اول ازین دست بود و لذت خاصی داشت و همیشه تو ذهن و خاطره آدم می مونه. هر چی دشمن تلاش می کرد که اوضاع رو در کنترل خودش داشته باشه و با حمایت از جاسوسا کمترین و کوچیکترین تحرکات بچه ها رو زیر نظر داشته باشه، اما خیلی وقتا با تیزهوشی و برنامه ریزی هوشمندانه بچه ها، شیرازه کار از دست دشمن در می رفت. کی باور می کنه یه عده اسیری که تحت نظارت کامل دشمن و شدیدترین فشارای جسمی و روحی بودن، این همه تشنه تعلیم و تعلم باشن و از هر فرصتی برای فرهنگ سازی و ترویج مبانی و آموزه های دینی خودشون و نشر و گسترش علوم مختلف تلاش کنن. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ■⇨ @Ganje_arsh