فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡آن شبی که حاکم مدینه، حضرت را احضار کرد و گفت معاویه از دنیا رفته است و شما باید با یزید بیعت کنید. حضرت به او فرمود: باشد تا صبح برویم فکر کنیم، ببینیم ما باید خلیفه شویم، یا یزید باید خلیفه شود! مروان فردای آن روز، حضرت را در کوچه‌های مدینه دید، گفت ابا عبدالله، تو خودت را به کشتن می دهی. چرا با خلیفه بیعت نمی‌کنی؟ بیا بیعت کن، خودت را به کشتن نده، خودت را به زحمت نیانداز! حضرت در جواب او این جمله را فرمود: دیگر باید با اسلام خداحافظی کرد و بدرود گفت، آن وقتی که حاکمی مثل یزید سر کار بیاید و اسلام به حاکمی مثل یزید مبتلا گردد. قضیه شخص یزید نیست، هر کس مثل یزید باشد. حضرت می‌خواهد بفرماید که تا به حال هرچه بود قابل تحمل بود؛ اما الان پای و در میان است و با حکومت کسی مثل یزید نابود خواهد شد. به اینکه خطر ، خطر جدی است اشاره می‌کند، مسئله عبارت از خطر برای است. ❌ پنج روز تا برگزاری مسابقه کتاب‌خوانی