حال خوب امروز سوار یک تاکسی شدم که به محض ورود، تزیینات و نوشته های داخل خودرو توجهم را جلب کرد. راننده یک پیرمرد نورانی با محاسن متوسط و شیک بود که داخل تاکسی را با اشیای رنگارنگ و نمادهای مذهبی، تزیین کرده بود. جملاتی هم روی بریده های کاغذ خطاطی و در محیط داخل چسبانده شده بود. برخی از جملات که عکسشونو گرفتم اینهاست: - اللهم صل علی محمد و آل محمد - هر صبح که از خواب برخیزم، فرصت دیگری است که خدا به من داده. بر من است تا بنده او باشم. - اگر کرایه نداری، برو حلالت باشه! صدایت نمیزنم. برو به سلامت دوست من! برو به امید خدا! - تو بندگی کن، خدا هم خدایی! - کار دین به اجبار نیست که راه هدایت و ضلالت، روشن گردیده ... - خدایا هر مریض را شفا عنایت فرما! - خوب که خوب هست، اگر میتونی با نخوب، کنار بیا! - یا صاحب کوثر! - خدایا عاقبت جمیع بندگانت را به خیر بگردان! - روزگار خوبه، شما روزگار رو نشناختی. - وای بر بی حیایی که خود را به تماشا میگذارد. @GgaroGhati https://eitaa.com/GgaroGhati