🔴 بخشی از وصیت نامه خواندنی مرحوم استاد حیدر رحیم پور ازغدی 🔹 روزگاری دراین جهان موقت زیستم که پس از قرن ها برای نخستین بار، پرچم دین اینچنین با عزت ، بدست خمینی بزرگ بالا رفت و خدای را که دگرباره فرو نیفتد و حاشا که به قصور و تقصیر ما. 🔹 و سپاس دوباره ، عنایت خاص خدای را که دست مرا در دست اساتید و بزرگانی چون حاج شیخ ( مجتبی قزوینی خراسانی ) گذارد و به اشاره او، دست دیگرم از همان سال ۴۱ تا پایان در دست خمینی بود. 🔹پس از او خامنه ای ، صالح برای امامت امت بود که پیش از انقلاب ، مجاهد بود و از سر وظیفه و نه هوس ، سیاست می ورزید و پس از انقلاب ، زاهد ماند و تغییر مسیر نداد. 🔹 تصمیم گیران کشور را دعوت میکنم به خواندن آن نقدها که در این چهل سال از باب نصیحت ائمه مسلمین کردم و آن هزاران برگ که با سه قوه و دانشگاه و حوزه ، باخون دل نوشتم تا بفهمند تولید کار و شغل، بدون اصلاحات انقلابی نمیشود و تا ادارات دولتی و دستگاه قضا ، بازنگری و بازسازی نشوند، بخدا سوگند انقلاب اسلامی در خطر است و ناکارآمدی و بیعدالتی ، علاج نمیشود. 🔹اما گرچه بانک ها و دیوان سالاری غیر عاقلانه ، تولیدکننده را بخاک سیاه نشاندند اما مشکل مسکن، کشاورزی، صنعت ،دامداری و... بسرعت قابل حل است و ایران براحتی آباد و ثروتمند میشود اگر و اگر....!! 🔹 یقین دارم شبکه ای از جاسوسها در ادارات کشور ، کمر به قتل تولید بسته اند و هیچکس نمی فهمد. دانشگاهها طوطی وار هرساله ، هزاران فارغ التحصیل بیکار یا ناکارآمد تحویل جامعه می دهند و هیچکس حرئت بازنگری ندارد. مسئولان میایند و میروند و نمیتوانند یا نمیخواهند ریل گذاری ها را تغییر دهند و به رنگ انقلاب درآورند. 🔹 کاش حوزه بفهمد که جامعه به تکثیر  علمایی امثال جوادی آملی و مصباح یزدی و... چه محتاج و از بعضی دیگر، چه بی نیاز است. 🔹 بدن مرا بی سروصدا گرچه با یک وانت به روستای ....( محل کار وزراعت ) ببرید و غسل دهید. کفن من آماده است. 🔹 هزینه کفن و دفن و حتی آب غسل را از پولی بپردازید که علاوه برخمس معمول ، خمس دیگری از آن نیز احتیاطا جهت تطهیر مال از آلودگی های اجتناب ناپذیری که مقتضای تمدن کج و معوج بشری است ، پرداخت شده باشد سپس در حرم امامم علی بن موسی الرضا ع ، جنازه مرا پشت پنجره ضریح مطهر بر خاک بگذارید و زیارت بخوانید و از مولایم بخواهید در محضر خداوند ، شفاعت کنند تا مرا بپذیرند. 🔹 پیرامون محل دفن ، نه از مال خودم و نه ازمال دیگری، وجهی فراتر از میزان حداقلی داده نشود و به فرهنگ تجارت قبر، دامن نزنید بویژه که طبق روایات ، پس از مرگ، ذره وجودی هر کس ،توسط فرشتگان نقال، به همان عالمی در برزخ، منتقل میشود که متناسب با نوع زندگانی این جهانی اوست و حیات پس از مرگ، با میزان پول مقبره ، تغییر ماهیت نمیدهد و حیات برزخی و قیامتی انسان ، مولود عقائد و اخلاق و اعمال او خواهد بود. 🔹 به علاوه اگر حتی یک نخ از لباس نماز نیز حرام و غصبی باشد گرفتار و محروم از فیض عبادتی خواهیم بود که با تضییع حدود خدا و غصب حقوق الناس همراه باشد پس چه بر سر کسی می آید که خانه آخرتش نیز آلوده به حرام و ستم باشد. 🔹 خبر مرگ من در حدی بیش از اطلاع رسانی به آشنایان نباشد و هیچ هزینه ای بویژه از بیت المال ، صرف تسلیتهای روزنامه ای و پرده نویسی و....نشود و اگر دیگران پرده یا دسته گلی آوردند به مسجد راه ندهید. 🔹 سخنران مجلس ختم ، به مدح بنده یا دیگران نپردازد و با مستمعان ، از مرگ و آخرت بگوید تا بیاد آورند که خود نیز زودتر از آنچه بپندارند، نامشان میان درگذشتگان شنیده و بتدریج در دنیا فراموش خواهند شد. مستمعان را تکان دهید تا فردای خود را ببینند و به آنچه در پیش دارند، با چشمهایی کاملا باز بنگرند. 🔹 هرچه خرج مکتب کنید، به هدف رسیده و هرچه خرج خود کنیم، هدر داده ایم و هبائا منثورا شده است. در مجلس ختم ، حلوا، شیرینی، میوه و قهوه و چایی توزیع نشود. نام اشخاص و مشاهیر ، جدا از نام مردم ، برده و تجلیل نشود. 🔹 بنویسید هر که میخواهد برای امور بی حاصل وبدعت آلودی چون خرید گل سر قبر و.... ، هزینه بپردازد آن را تبدیل به دعا و استغفار و صدقه و انفاق بر محرومان ، تهیه لوازم التحریر برای طلاب و دانشحویان تنگدست کرده وخانواده ، چند برابر بر آن بیفزایند و اگر خواستند از صاحب این قلم یاد کنند بگویند این هدیه نویسنده‌ای است که پیش و پس از انقلاب، قلمش به حرام آلوده نشد و شما را به آنچه خود عمل کرد، وصیت میکند. 🔹 در خصوص اطعام ، گرچه میدانم فرزندانم به وظیفه خود، آگاهند اما دستکم هزارخانواده در روستاهای اطراف مزرعه ، اطعام و همزمان درخصوص نماز و روزه و پرهیز از حرام ، توجه و آگاهی داده شوند . در شهر نیز درمحلی که مشهور به تقوی و معنویت باشد و آلوده به عیش اغنیای بیدرد نباشد، اطعام شود. منبع : کانال مهم @GgaroGhati