🔴 اگر به برگردیم و شعار‌های نمایندگان برای کسب رأی را بررسی کنیم، متوجه دو شعار اصلی و فشار به دولت برای کار کردن میشویم. در مورد شفافیت که انگار نه خانی امده و نه خانی رفته و بر دولت نیز به گعده های مشورتی تنزل یافته و اگر هم فشاری از جانب مردم حس کنند روی به توجیه‌های امنیتی آورده و قافیه که تنگ شد از مایه می‌گذارند! ✅ مجلسی که لیست کردند بی ایده و منفعل است و درگیر روزمرگی! پا بدهد دست به هم میزند مثل عدم دریافت خودرو و هزینه مسکن و استفاده از مترو برای رفتن به مجلس! و اینها را فاکتور میکند ذیل انقلابی گری! هر چند نمیتوان منکر جایگاه و اهمیت کارهای اینچنینی شد اما بنظر میرسد این اقدامات همه ماجرا یا به عبارتی دیگر مقدمه ماجرا هم نیست. 💠 این نوع کنش گری باید ماحصل و نتیجه اقداماتی باشد که فعلا مفقود است و چون مفقود است توسل به این اقدامات حالت شکلی و بخود میگیرد. 👈 در خانه ملت انچه مفقود است است و طرحهایی چون "مالیات بر عایدی سرمایه" که سوداگری را سرکوب و هیجان حرص را که ویرانگرترین هیجانهاست را مهار میکند تا آبی باشد بر آتشی که این‌روزها در بازارهای مختلف افتاده اما متاسفانه انچه مورد بحث و جدل قرار میگیرد طرح موضوعاتی عصر حجری چون است که اصلا در ردیف مطالبات مردمی قرار نمیگیرد! ⬅️ مجلسی که هارت و پورت لزوم محاکمه را داشت حالا در دولت رییسی تماشاچی پنجاه تومانی و گوشت نیم میلیونی است و با رایی که از بدنه انقلابی گرفته با حذف مالیات از خانه های لاکچری پای مصوبات سرمایه داری را امضا میکند! مجلسی که جلساتش چیزی شبیه حلقه‌های صالحین بسیج است که حضار در آن رهنمودهای رهبری را مرور و بر کارهای مهم تأکید میکنند. در واقع آنها مجلس را با موسسه‌ای فرهنگی-سیاسی که جلسه بصیرتی برگزار میکند و در قبل تحولات موضع می‌گیرد اشتباه گرفته اند. نشان به آن نشان که رئیسش گفته افتخار میکنیم که چهل روز قبل شرایط ارزی فعلی را پیش بینی کرده ایم! 🔵 از دید اقایان انگاری اینکه مجلس یک یا یک محفل سیاسی است و وظیفه اش دادن راهبردی به دولت است و تمام! در حالیکه مجلس بعنوان رکن تقنینی و نظارتی نظام باید در لحظه رصد کند که ریشه ایرادات اجرایی از قبیل نرخ ارز کجاست. سپس نتیجه رصد خود را در قالب نطق به استحضار مردم برساند و یا اینکه در قالب ابزارهای قانونی آنها را پیگیری کند تا جان مردم بیش از این آزرده‌ی نشود