(ادامه 👇) ✅ اصل دوم ما هم اين است كه رژيم سلطنتى اصلش بی ربط است. بايد اختيارْ دست مردم باشد. اين يك مسأله عقلى [است‏]، هر عاقلى اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هر كسى بايد دست خودش باشد؛ مايى كه- يك جمعيتى كه مملكت مال خودشان است، چيزهايى كه در مملكت است بايد به صرفه خودشان خرج بشود؛ بايد همه چيز اين مملكت در راه صلاح خود اين مملكت باشد. يك كسى كه اصلش با مردم جداست و می ‏گويد كه مردم چكاره هستند، من خودم هستم، هر كارى دلم می‌‏خواهد بكنم، چطور می شود مقدراتش را مردم دست يك همچو آدمى بدهند كه هر كارى دلش مي‌خواهد بكند و به مردم ديگر دخالت نباشد؟ به خلاف اينكه مردم امسال يك كسى را قرار بدهند، همه جمع بشوند با هم قرار بدهند كه اين آقا رئيس جمهور ما، پنج سال هم ايشان رئيس جمهور. ما فرض می‌‏كنيم او يك آدمى باشد خيلى جَلَب باشد، اين آدم خيلى جلب نمی‌‏تواند يعنى عقل اجازه‌‏اش نمی‌‏دهد كه در اين پنج سال تو هر كارى دارى بكن، هر چه هم می‌خواهى ظلم بكن و- عرض می‌كنم كه- چه می‌‏شود. ما فرض می‌كنيم كه نه ديگر حقى براى مردم نباشد- و حال آنكه در جمهورى حق است- مردم ... نه، تو غلط كردى برو سراغ كارت! اگر جمهورى اسلامى باشد كه ديگر واضح است؛ براى اينكه اسلام براى آن كسى كه سرپرستى براى مردم می‌خواهد بكند، ولايت بر مردم دارد، يك شرايطى قرار داده كه وقتى يك شرطش نباشد، خود به خود ساقط است؛ تمام است؛ ديگر لازم نيست كه مردم جمع بشوند؛ اصلًا خودش هيچ است. اگر يك ظلم، اگر يك سيلى بزند، رئيس جمهور اسلام اگر يك سيلى بيجا به يك نفر بزند، ساقط است؛ تمام شد رياست جمهوری‌اش ديگر؛ بايد برود سراغ كارش. آن سيلى را هم بايد عوضش را بيايد بزند توى صورتش! ما يك همچو چيزى می‌‏خواهيم. (صحيفه امام، ج‏4، ص494) 🔰 نکته قابل توجه این است که هر دو سخنرانی فوق، مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. سخنرانی اول: 10 دی 1357 سخنرانی دوم: 22 آبان 1357 •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd