🌐 سدالابواب 🌹رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با صدور دستوری، معاذ بن جبل را مأمور نمود، تا به اصحاب ابلاغ نماید که درهای ورودی به مسجد را مسدود کنند. معاذ برای ابلاغ مأموریت، نخست به ابوبکر گفت و وی در را مسدود نمود. سپس معاذ پیام رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را به عمر رساند. عمر گفت: فرمان پیامبر را اطاعت می‏کنم؛ اما دوست داشتم روزنه‌‏ای از خانه‌‏ام به مسجد باز باشد. معاذ خواسته‌ی او را به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم ) ابلاغ کرد. سپس معاذ نزد عثمان رفت و این مأموریت را ابلاغ نمود؛ عثمان نیز اطاعت نمود. آخرین دیدار معاذ، با حمزه بود که وی نیز فرمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را اطاعت کرد. در این میان امیرالمؤمنین(علیه السلام) هاله‏ای از تردید، بر دل داشت که آیا دستور سدّالابواب و خروج از مسجد برای او نیز هست یا نه. 🔷 در آن‌حال رسول‌خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) پرده از این تردید برداشت و فرمود: 🌹 یا علی تو همچنان در جای خود مستقر باش؛ زیرا تو طاهر و مطهّری و این دستور شامل شخص تو و خانواده‌‏ات نخواهد بود. 🔸 وقتی این سخن به حمزه رسید به رسول اللَّه(صلی الله علیه و آله و سلم) عرضه داشت: 🔸 جای تعجب است که همه‌ی ما را از مسجد اخراج کردی و تنها جوانی از جوانان بنی عبد المطلب را نگهداشتی؟! پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: 👈 من از پیش خود اقدامی نکرده‏‌ام و کسی را بر شما، امتیاز ندادم و به خدا سوگند این فضیلتی است که خدای متعال به او کرامت نموده است. 📚مغازلی، علی بن محمد، واسطی، مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(علیه السلام)، محقق، وادعی، أبوعبدالرحمن ترکی بن عبدالله، ج 1، ص 322، صنعاء، ═इमाम👑الغدیر{حق‌مشبک}👑अली═ https://eitaa.com/joinchat/3251437753Cfbf6c03517