لبنانی که نمی‌شناسیم شناختی حداقلی از فضای اجتماعی لبنان، نارضایتی مردم از کلیت سیستم این کشور را به ما نشان می‌دهد؛ سیستمی که برآمده از توافق طائف میان عربستان و آمریکا بوده است. به گزارش مشرق، سیاوش فلاح‌پور طی یادداشتی به بررسی مساله شناخت تحلیلگران ایرانی از فضای اجتماعی لبنان پرداخت که در ادامه می خوانید: در نگاه اولیه به‌نظر می‌رسد به‌دلیل سیاست‌ها و همچنین نفوذ قابل توجه ایران در لبنان، شناخت بالایی از مسائل داخلی این کشور در فضای تحلیلی و رسانه‌ای ایران وجود داشته باشد. اما بازتاب تحولات اخیر لبنان در رسانه‌های فارسی زبان داخلی طی روزهای گذشته بار دیگر خلاف این امر را ثابت کرد. ما بار دیگر دیدیم که جریان غالب رسانه‌ای در ایران و چهره‌ها و تحلیلگران سرشناسی که وابسته به این جریان هستند، جز تکرار الگوها و کلیشه‌های سنتی و بی‌اعتبار، حرفی درباره لبنان امروز (و شاید عراق، سوریه، فلسطین و...) برای مخاطب ایرانی ندارند. پروژه تخریب و آشوب و پاسخ مقتضی جبهه مقاومت این واقعیت هولناک بیش از هرچیز به ایزوله بودن فضای تحلیلی ایران و فرمایشی بودن اندیشکده‌هایی برمی‌گردد که قرار بود چشم بیدار تهران در منطقه باشند. در جریان بازتاب تحولات لبنان در فضای رسانه‌ای-تحلیلی فارسی، ۲ کج‌فهمی عمده وجود داشت که در ادامه سعی می‌کنیم به‌طور مختصر آن را بررسی کنیم: ۱- اعتراضات خیابانی روز شنبه در بیروت غیرعادی است! خشم متراکم اجتماعی مردم لبنان که دست‌کم از یک سال قبل به مرحله خطرناکی رسیده، در روز شنبه و به فاصله کوتاهی پس از انفجار مهیب بندر بیروت در سطح خیابان‌ها متجلی شد. برخی، اما بدون هیچ درکی از وضعیت جامعه این کشور، فورا تحولات خیابان‌های بیروت را به معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی نسبت داده و درگیری‌های خیابانی در مرکز این شهر را غیرعادی به شمار آوردند. این در حالی است که مردم لبنان طی یک سال گذشته «فروپاشی اقتصادی» به‌معنای واقعی کلمه را تجربه کرده‌اند. ارزش دلار در این کشور ظرف ۸‌ماه از ۱۵۰۰ لیر به بیش از ۸ هزار لیر رسیده است. به موازات سقوط ارز، گرانی وحشتناکی بر اقتصاد لبنان تحمیل شده؛ اقتصادی که در بیش از ۹۵ درصد از مایحتاج مصرفی خود، «واردکننده» است. از سوی دیگر به‌دلیل فساد گسترده، نظام بانکی لبنان به مرز ورشکستگی رسیده و به فرمان رئیس‌کل بانک مرکزی، حساب‌های شهروندان برای برداشت بدون سقف مسدود شده است. تمام این‌ها در حالی است که دولت‌های سابق، لبنان را به کشوری با بدهی‌های سنگین خارجی تبدیل کرده‌اند و حالا تنها راه جبران این بدهی‌ها، اعمال سیاست‌های ریاضت اقتصادی به شدیدترین شکل ممکن است. در چنین شرایطی، ناگهان بندر بیروت به‌دلیل سهل‌انگاری که حاصل فساد سیستماتیک در تمام بخش‌های دولتی ازجمله نظام گمرکی است منفجر شده و در اثر آن، تقریبا نیمی از شهر بیروت به مناطق جنگ‌زده تبدیل شده است. آیا انفجار خشم مردمی در این موقعیت غیرطبیعی است؟ ۲- معترضان علیه حزب‌الله به خیابان آمده‌اند! شناختی حداقلی از فضای اجتماعی لبنان، نارضایتی مردم از کلیت سیستم این کشور را به ما نشان می‌دهد؛ سیستمی که برآمده از توافق طائف میان عربستان و آمریکا بوده و اصولا زمینه برای فساد و ناکارآمدی در آن فراهم است. بخشی از فضای رسانه‌ای-تحلیلی داخل ایران، اما همسو با جریانات معارض مقاومت، این تجمع خیابانی را قدرت‌نمایی علیه حزب‌الله به‌شمار آوردند. بدون شک بخشی از جمعیت حاضر در تجمع روز شنبه در بیروت را مخالفان حزب‌الله (عمدتا حامیان کتائب و قوات) تشکیل داده‌اند، اما چگونه و با چه معیاری می‌توان اکثریت آن جمعیت معترض که در تمام مدت حضور خود در خیابان علیه تمام احزاب و جریانات سیاسی شعار داده را به مخالفین حزب‌الله فروکاست؟ جالب آنکه حزب‌الله و رسانه‌های نزدیک به این حزب، همواره پیشگام انتقاد از وضعیت موجود لبنان، مخصوصا در حوزه اقتصادی و بانکی بوده‌اند و بسیاری از حامیان آن، خود را بخشی از جریان اعتراضی موسوم به ۱۷ اکتبر می‌دانند. مشروعیت نظام طائفه‌ای- استعماری لبنان روزبه‌روز نزد مردم این کشور ضعیف‌تر می‌شود و بر این اساس، باید انتظار موج‌های قوی‌تری از نارضایتی مردمی، تجمعات خیابانی و یا حتی سیکل خشونت را در این کشور داشت و این مسئله ارتباطی به گروهی خاص، نظیر حزب‌الله ندارد. درک ناصحیح این تحولات، هشداری دوباره برای جامعه تحلیلی و خبری ایران به‌شمار می‌آید. @Ghaemon