🔆 💢قسمت چهارم بعد از چند صباح که بچه‌ها کاملاً به خوکها عادت کردند، سر و کله صاحبان خوکها پیدا شد. آنها برای اینکه بچه‌ها بتوانند همچنان با خوکها بازی کنند، مطالبه پول کردند. پدر و مادرها ابتدا جا خوردند، اما فشار بچه‌ها که به این ماجرا خو کرده بودند و چشم و همچشمی میان آنان، سبب شد که پرداخت هزینه خوک‌بازی را بپذیرند و افزایش روزبه‌روز آن را هم بر خود هموار کنند. بچه‌هایی که وضعیت مالی خوب نداشتند، به هر کاری تن دادند تا بتوانند هزینه خود را تأمین کنند. ما همچنان فریاد می‌زدیم و اعتراض می‌کردیم، اما صدایمان به جایی نمی‌رسید. در پی فریادها و اعتراضهای ما، عده‌ای فقط به این نتیجه رسیدند که بر علیه خوکها بیانیه‌ای صادر کنند و حضور روزافزونشان را محکوم سازند. در هیچ‌کدام از بیانیه‌ها، هیچ اشاره‌ای به صاحبان خوکها و اهدافی که از اشاعه خوکبازی دنبال می‌کردند، نشد. با سکوت و تسلیم مردم، خوکداران، آرام‌آرام، جرأت و جسارت بیشتری پیدا کردند و بچه‌ها را به دنبال خوکها به خانه‌های خود کشاندند. هنوز چند ماهی از حضور خوکها در شهر نگذشته بود که ویروس خوکی در میان بچه‌های شهر شایع شد. 🔗 ادامه دارد... 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. 📡 @GhararGahShayeat