🟢 انگشتر طلای نوعروس 🔺روایت کمک به جبهه مقاومت(۶) ▫️کمتر از یک ماه است عقد کرده‌اند... برای شام دعوتشان کردیم... از حال و احوال لبنان و سوریه گفتیم و دل نگران اوضاع منطقه و حال و روز مردمان مقاوم جبهه نشین... در همین اثنا خانمم صدا زد حاج آقا یه لحظه میاین؟! بفرما حاج خانوم چی شده؟! گفت عروس خانم یه انگشتر طلا داد، گفت این رو حاج آقا برسونن به دست لبنانی ها و اظهار شرمندگی از کم بودنش داشتند... با خودم گفتم این نوعروس عجب معرفتی داره! غبطه خوردم و فقط تشکر کردم و به رفیقم گفتم ان شاءالله دعای حضرت زهرا پشت و پناه زندگیتون باشه و خوشبخت باشید... لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‌ هرگز به نيكى دست نمى‌يابيد، مگر آنكه از آنچه دوست داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد و بدانيد هر چه را انفاق كنيد، قطعاً خداوند به آن آگاه است. ✍راوی شیخ جواد 📲 روایت‌های خود از کمک به جبهه مقاومت را برای ما ارسال کنید: برادران 👈🏻 @NasrrAdmin خواهران 👈🏻 @BanovanNasr 🚩قرارگاه‌مردمی‌نصر‌استان‌قم🚩 https://eitaa.com/joinchat/3905159249C1a13d7f233