محبّت چون نسـیم صبحگاهان وزیده در وجودت صد دل و جان امیدِ بی‌قراران در قرارت قرارت در امیدِ بی‌قراران قُدومت سبز و قلبت همچو دریا طراوت می‌چکد چون لطفِ باران پیاپی می‌تراود از لبانت غـزل‌های دل‌انگیز بهـاران بیار از عالـم معــنا کلامـی تویی معنای ناب عشق و عرفان دمیدی در دلم شوری پر از نور تو شورانگیزی و نوری در اذهان کجــایی؟ ای حلاوت‌ سنج قلـبم طرب، چندی است در دل گشته پنهان به هـر تاری ز مو آشفـته‌ای دل بزن چنـگی به گیسـوی پریشان -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿