❀ ⃟ ⃟ 🏴هم نوا با محرم🏴 ⃟ ⃟ ❀ من چگونه سوی‌خیمه‌خبرت را ببرم؟ خبــر ریختـن بـــــال و پرت را ببرم واژه‌های‌بدنت‌سخت‌به هم ریخته است سینه‌ات یا جگرت یا که سرت را ببرم؟ مثل مــادر وسط کوچه گرفتـار شدی تـــن پامـــال شـــده در گذرت را ببرم ولــدی لب بـزن و نــام مرا بـاز ببر تا به همراه نسـیم این اثرت را ببرم ارباًارباتر از این قامت‌توقلب‌من است چــونکه باید بدن مختصـرت را ببرم میوه های‌لب‌تو روی‌زمین‌ریخته‌است بــا عبـــــا آمده ام تـا ثمرت را ببرم بت‌شکن‌بودی‌وبیش‌ازهمه‌مبعوث‌شدی حـــالیـــا آمـــده ام تــا تبرت را ببرم شبــه‌پیغمبر من معجزه ها داری، حیف! قسـمت من شـده شق القــمرت را ببرم سفره ات پهن شده در همه دشت، کریم ســهم من هم شده ســوز سحرت را ببرم لشـــگر روبـرویت "آکله الاکبـــــاد" اســت کاش می شد که علی جان جگرت را ببرم بدنی نیســت که تشـییـع کنم ، مجبــورم تـکه تـکه تنـــــــــی از دور و برت را ببرم مادرت‌نیست ولی منتظر سوغات است! عطر گیســوی تو از این سفرت را ببرم «مصطفی هاشمی نسب» 『🏴 ‌‌‌•🖤𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』