چرا نقش انگلیس، فرانسه و روسیه در تخریب «بقیع» پنهان می‌شود؟! 🌑تخریب بقیع نتیجه «توافق سایسپیکو» بود، (این قرارداد توسط آقای «سایکس» به نمایندگی از انگلیس و آقای «پیکو» به نمایندگی از فرانسه پس از فروپاشی عثمانی امضا شده بود) محتوای توافقنامه مورد حمایت روسیه بعنوان طرف سوم پیروز در جنگ جهانی اول هم بود. (ایجاد وهابیت توسط «مستر هنفر» جاسوس انگلیسی و ایجاد بابیت و بهائیت توسط «کنیاز دالگورکی» جاسوس روسیه، از پشتوانه های اصلی تخریب بقیع با همکاری وهابیت و بهائیت بود) در جلسه نهایی سایسپیکو تصمیم به تخریب قبرستان بقیع و کربلا و قبر حضرت رسول اکرم علیهم‌السلام گرفته شد که با تحویل حکومت نوپدید عراق و عربستان و اردن به سه برادر از یک قوم یهودی در عربستان بنام فیصل، حسین و عبدالله اجرایی شد. پایه گذاری حمله به قبور معصومین علیهم السلام توسط «توماس ادوارد لورنس» انگلیسی در مدت زمان حضور در عربستان و با مشاوره ی پدر «امیرعباس هویدا» نخست وزیر پهلوی، یعنی آقای «حبیب الله عین الملک» بهایی بود عین الملک که نماینده ایران در شامات بود در جریان تخریب قبور معصومین علیهم السلام بود و مسول آرام کردن شیعیان ایران و مصر و هند در جریان تخریب بود ایشان اصل ماجرای تصرف مدینه توسط وهابیون را منکر میشد ایرانیان در ایام تخریب بقیع درگیر مرگ و میر واکسیناسیون و قحطی مصنوعی و قرنطینه شدید بنام شیوع بیماری و تغییر حکومت قاجار به پهلوی بودند فرمانده توپخانه سپاه عبدالعزیز سعودی«ولیام هنری ارفیان شکسبپیر»انگلیسی بود، عبدالعزیز سعودی خود را فرزند معنوی «پرسی کوکس»جاسوس انگلیسی میدانست ساختمان بقیع به حسب ظاهر توسط سادات نخاوله حسنی و به اجبار وهابیت انگلیسی تخریب شد تا یک جنگ عقیدتی محسوب شود و بنای یک اختلاف مذهبی طولانی هم ایجاد شود در تخریب بقیع،قاطبه ی مردم اهل سنت و حتی علمای اهل سنت در جهان اعتراض کردند،هر چند خبر تصرف مدینه و تخریب بقیع با تاخیر به جهانیان مخابره شد برنامه تخریب قبر پیامبر اسلام هم در حاشیه جلسه غیر علنی توافق نامه سایسپیکو بود که بدلائلی ناقص اجرا شد جالب است که گروهی از مردم در ایران برای تظلم خواهی تخریب بقیع به سفارت انگلستان پناه بردند و گروهای مختلف از مسلمانان جهان به رضاخان پهلوی بعنوان حکومت اسلامی نامه استمداد نوشتند! آن زمان ایران درگیر ایام پایانی اشغال توسط انگلیس بود و ریاست جنوب ایران به دست«سر پرسی سایکس»انگلیسی بود با فشاری که آیت الله مدرس در داخل ایران ایجاد کرد به حسب ظاهر رضاشاه نماینده‌ای برای اعتراض به عربستان فرستاد پس از این‌که نماینده رضاخان نامه اعتراض ایران را تحویل میدهد می‌گوید:«بزنید خراب کنید،اهل بیت(ع) چیست؟آخوند برای چه میخواهیم؟!» البته تخریب بقیع در ایام سفر احمد شاه قاجار به فرانسه و چهار روز قبل از تاجگذاری رضا شاه پهلوی(که آن روزها فرمانده ارتش ایران بود)اتفاق میافتد در چهارم اردیبهشت 1305 مصادف با 12 شوال 1304 که روز تاجگذاری رضاشاه است بر اساس اسناد از 6 ماه قبل تمام دولت درگیر برپایی هرچه بهتر این مراسم است چهار روز قبلش بقیع تخریب شده بود رضاشاه برای آنکه بتواند به اهداف خود برسد و مزاحمی برای کار خود نداشته باشد به هیچ عنوان اجازه نمیدهد موضوع تخریب بقیع رسانه‌ای شود سانسور خبری به شدت حاکم بود به قدری این سانسور قوی بود و پلیس مخفی پهلوی که عملاً تربیت‌یافتۀ دولت انگلیس بود قوی کار کرد که علما به هیچ وجه از موضوع تخریب اطلاع ندارند این سانسور به حدی است که پس از حدود 35 روز تأخیر از شهر نجف عراق آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی و آیت‌لله محمدحسین غروی نائینی تلگرافی به علمای ما از جمله امام جمعه خویی و سیدمحمد بهبهانی زده میشود که چرا نشستید؟بقیع تخریب شده است متن نامه به این صورت است: «قاضی وهابی به هدم قبه و ضرایح مقدسۀ ائمۀ بقیع حکم داده هشتم شوال تخریب شروع شده و معلوم نیست پس از آن چه شده با حکومت مطلقۀ چنین زنادقۀ وحشی به حرمین اگر از دولت علیه و حکومت اسلامیه، علاج عاجل نشود عَلی الإسلام و السلام» یعنی فاتحۀ اسلام خوانده است جالب است بر اساس متن نامه مشخص میشود باز هم علمای نجف به این اعتماد نرسیدند که تخریب صورت گرفته است نشان میدهد که هم وهابی‌ها و هم بهائیان ایران تمام تلاش‌شان را انجام دادند تا این اتفاق حداقل در زمان خودش رسانه‌ای نشود فردای این روز حاج میرزا یحیای امام جمعۀ خویی تمام جرائد را به خانۀ خود دعوت میکند و از آنها درخواست دارد که این موضوع را پیگیری کنند نهایتاً کمیسیونی تشکیل می‌شود که بعدها با عنوان کمیسیون حرمین شرفین شناخته میشود اعضای آن امام جمعۀ خویی سیدمحمد بهبهانی، امام جمعۀ تهرانی سید حسن مدرس، جمال‌الدین معتمدالملک،مستوفی الدوله و برخی دیگر، از اعضای کمیسیون بودند 🌱کانال آثار محمدمهدی قاسمی https://eitaa.com/joinchat/1563558641C16d10abe80