باز برای آسمون
از راه رسید یه مهمون
یه ابر چاق سیاه☁️
با خنده های قاه قاه
ابر ِسیاه شیطون
دوید توی آسمون
نشست کنار خورشید
دامنشو روش کشید🌤
آسمونو سیاه کرد
خنده ای قاه قاه کرد
خورشید به ابر نیگا کرد
پرنده رو صدا کرد
پرنده زود پر کشید🕊
رفت تا به ابرک رسید
پاهاشو قلقلک کرد
به خنده هاش کمک کرد
ابر سیاه هی خندید😂
اشک چشاشو ندید
خنده ی ابر بارون شد🌧
خورشید خانوم خندون شد🌞
#شعر #کودکانه
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6