💢داستان واقعی و تکان دهنده مادرم‌تازه‌فوت‌کرده‌بود‌،دقیقاشب‌پنجم‌مرگ‌مادرم بودآن‌شب‌من‌وهمسرم‌تادیروقت‌بیداربودیم‌ساعت تقریبایک‌شب‌بودهمسرم‌چندلحظه ای‌ساکت شد،به من‌گفت‌توصدایی‌نمیشنوی؟گفتم‌نه‌صدای‌چی‌مثلا؟ گفت‌صدایی‌شبیه‌آه‌وناله؟گفتم‌نه،منکه‌چیزی‌ نمیشنوم.مرتب‌میگفت‌من‌صدایی‌میشنوم‌ودست بردارنبود،به‌سمت‌درورودی‌منزل‌رفت‌گفت:صدااز زیرزمین‌است‌صدای‌ناله‌است.گفتم‌خانم‌بس‌کن‌چت شده‌توامشب‌پس‌من‌چراچیزی‌نمیشنوم،اصرارکرد بیابریم‌بیبینیم‌چیه‌باهم‌به‌زیرزمین‌رفتیم‌که....😰ادامه👇 https://eitaa.com/joinchat/1197342737C8ea23ce14e